وبلاگ علوم قرآن و حدیث

به نام خدا. در این وبلاگ دروس، کتب، مقالات و صوت مربوط به رشته علوم قرآن و حدیث قرار می گیرد. آدرس کانال تلگرام: 🆔 @quranied

وبلاگ علوم قرآن و حدیث

به نام خدا. در این وبلاگ دروس، کتب، مقالات و صوت مربوط به رشته علوم قرآن و حدیث قرار می گیرد. آدرس کانال تلگرام: 🆔 @quranied

وبلاگ علوم قرآن و حدیث
نویسندگان

۸۵ مطلب با موضوع «مباحث علوم قرآنی» ثبت شده است

۰۱
مهر


تاریخ قرآن 


✅ تاریخ نگاری علم در اسلام پیشینه زیادی ندارد و اول بار این اصطلاح توسط خاورشناسان و مستشرقین وارد ممالک اسلامی شد بطوری که در حوزه قرآن اولین نگاشت با عنوان تاریخ قرآن توسط خاورشناس آلمانی معروف تئودور نولدکه (Theodor_Noldeke)(1930‌م.) در سال 1860 میلادى تالیف شد و از آن به بعد در این حوزه توسط مسلمانان به عنوان یک رسته مورد بررسی قرار گرفت.
✅ تاریخ قرآن، دانش مباحث مربوط به توصیف و تحلیل سرگذشت جمع و تدوین قرآن مجید از آغاز نزول وحى تا سیر هزار چهارصد ساله کتابت و طبع آن در اعصار جدید را دربردارد.
✅ البته وقتى به منابع تاریخى و علمى مراجعه مى‏کنیم درمى‏یابیم که مباحث تاریخ قرآن، مباحث جدیدى نیست. بلکه این مباحث قرنها در بین دانشمندان اسلامى به ویژه مفسّران و محققان علوم قرآنى مورد بحث قرار گرفته و منشأ آثار متنوعى هم شده است. امّا قدماى دانشمندان همه علوم و اطلاعات مرتبط با قرآن را در ذیل «علوم قرآنى» مورد بحث قرار داده‏اند و در عصر حاضر این تلاش مدّنظر قرار گرفت که بخشى از تحقیقات مربوط به قرآن با عنوان «تاریخ قرآن» مورد توجه قرار گیرد.
✅ به عقیده برخى از محققان، به کارگیرى اصطلاح تاریخ قرآن از ناحیه مستشرقان با حسن نیت همراه نبوده است و آنان با استفاده از این عنوان مى‏خواسته‏اند چنین وانمود کنند که قرآن نیز مانند دیگر کتابهاى آسمانى که فعلا موجودند- از جمله انجیل- سالها پس از وفات پیغمبر اسلام و آورنده قرآن گردآورى و تدوین شده است و از قضا هرچه بیشتر در آثار آنان سیر مى‏کنیم بیشتر پى مى‏بریم به این‏که در تحقیقات گسترده خود در رشته «تاریخ قرآن» چنین دیدگاهى نیز داشته‏اند.
✅ در مقابل این اندیشه، پژوهشگران مسلمان ضمن موضع‏گیرى متفاوت در کاربرد این اصطلاح، به تدریج آن را پذیرا شده و به تدریج به تالیف کتابهایى با عنوان «تاریخ قرآن» روى آوردند
✅ برخى نیز بدون استعمال این عنوان اجمالا وجود تاریخى براى قرآن را قبول کرده و معتقد شده‏اند که که این تاریخ بسیار روشن و بدون ابهام است.

💠 زوایاى بحث در تاریخ قرآن‏
✅ پژوهشگران درباره تاریخ قرآن از دو زاویه یا منظر بحث کرده‏اند:
1⃣ عده‏اى براى تاریخ قرآن مستقلا موضوعیت قائل شده و به صورت مفصّل یا مختصر در مسائل آن به تحقیق پرداخته‏اند، این عده آثار خود را معمولا با عناوین تاریخ قرآن، سرگذشت قرآن و گاه با عنوان مباحثى از علوم قرآن منتشر کرده‏اند.
2⃣ برخى به صورت استطرادى و گذرا درباره پاره‏اى از مباحث تاریخ قرآن به بحث پرداخته‏اند و هدفشان در درجه نخست تاریخ قرآن نبوده است. به عنوان مثال آیت اله‏ خوئى در بحث «صیانت قرآن از تحریف»، به بررسى اخبار جمع قرآن پرداخته و از طریق نشان دادن اختلافات موجود در این روایات، جمع قرآن در دوران ابو بکر را مورد تشکیک و جمع قرآن در دوره عثمان را مورد تصدیق قرار داده است.
🔹از کتابهاى مهمى که با چنین رویکردى به طرح تاریخ قرآن پرداخته مى‏توان به کتابهاى «القرآن الکریم و روایات المدرستین» تالیف سید مرتضى عسکرى، «تدوین القرآن» تالیف على کورانى عاملى، «حقایق هامة حول القرآن الکریم» تألیف سید جعفر مرتضى عاملى و «قرآن در اسلام» از علامه طباطبایى اشاره کرد.

💠 منابع مطالعه علمى تاریخ قرآن‏
✅ منابع قرآنى، تفسیرى‏
در قرآن آیات فراوانى وجود دارد که بسیارى از مباحث تاریخ قرآن با توجه به آنها مورد بحث قرار مى‏گیرد. لذا از نخستین تاریخ قرآن‏نویسان- گرچه به صورت‏ غیر مستقیم- مفسران بوده‏اند. مفسران به دو شکل مسائل تاریخ قرآن را در تفاسیر خود مورد بحث قرار داده‏اند که عبارتند از:
1⃣ عده‏اى با نگارش مقدمه‏هاى علمى بر تفاسیر خود، مباحثى از تاریخ قرآن را مورد بحث و کنکاش قرار داده‏اند و بعضا موفق به بررسى‏هاى مفصّل در این موضوع شده‏اند. تفاسیر تبیان، مجمع البیان، الجامع لاحکام القرآن، روح الجنان و ... و در عصر حاضر تفاسیر آلاء الرحمن و البیان از جمله این تفاسیرند. شاید بتوان گفت مفصل‏ترین مقدمه‏هایى که در این زمینه وجود دارد، یکى مقدمه تفسیر «المحرر الوجیز» متعلق به ابن عطیه اندلسى از مفسران قرن ششم هجرى و دیگرى مقدمه تفسیر «المبانى لنظم المعانى» از دانشمند کرّامى مذهب قرن پنجم یعنى احمد العاصمى است.
♦️ در عصر حاضر آرتور جفرى این دو مقدمه را مورد تصحیح و تحقیق قرار داده و به نام «مقدمتان فى علوم القرآن» به چاپ رساند. که البته وى موفق نشد به‏طور کامل به غلطگیرى متن بپردازد و اخیرا تصحیح مناسبترى از مقدمه تفسیر «المبانى لنظم المعانى» صورت پذیرفته است.
🔹 قابل ذکر است که متن «مقدمتان فى علوم القرآن» نیز در سالهاى اخیر مورد ترجمه و نقد قرار گرفته است.
♦️ بالاخره ذکر این نکته یاد کردنى است که کتاب «الاتقان فى علوم القرآن» با تمام جامعیتى که دارد به اظهار مؤلف آن خود مقدمه تفسیر مفصلى بنام «مجمع البحرین و مطلع البدرین» بوده که البته تفسیر مذکور در دسترس نمى‏باشد.
2⃣ عده زیادى از مفسران در ذیل آیات خاصى از قرآن‏ مباحثى از تاریخ قرآن را مورد بحث قرار داده‏اند. این آیات در قرآن از تنوع خاصى برخوردار است. به عنوان مثال آیاتى که حکایت از نزول قرآن- در قالب انزال یا تنزیل- مى‏کند، آیاتى که درباره وحى قرآن و عوامل آن- از جمله جبرئیل یا فرشتگان الهى- بحث مى‏کند، و آیاتى که از ابزارهاى نگارش در عهد نزول قرآن سخن به میان آورده، همگى به نوعى به بحث جمع قرآن اشاره دارد.

✅ منابع تاریخى، روایى‏
🔹بخش دیگرى از منابع تاریخ قرآن، منابع تاریخى، روایى و حتى منابع سیره و رجال است. محدثان در جوامع حدیثى غالبا بخشى را تحت عنوان «کتاب القران» یا «کتاب فضائل القرآن» یا «کتاب فضل القرآن» گشوده و در آن مجموعه‏اى از روایات مرتبط با سرگذشت قرآن و دیگر موضوعات قرآنى را آورده‏اند که به عنوان مثال مى‏توان به بخشهاى قرآنى در کتابهاى صحیح بخارى، صحیح مسلم، الکافى کلینى، بحار الانوار، وسائل الشیعه و ... اشاره کرد، و اینها غیر از روایاتى است که به صورت متفرق در کتب و ابواب فرعى دیگر در این جوامع وجود دارد. 
🔹بخشى دیگر از مسائل تاریخ قرآن را مى‏توان در کتابهاى سیره و رجال- به ویژه کتبى که به حیات و زندگانى صحابه پرداخته‏اند- جستجو کرد. از این کتابها «سیره ابن هشام»، «طبقات ابن سعد»، «تاریخ طبرى»، «الاصابة فى تمییز الصحابه» و «اسد الغابة فى معرفة الصحابه» در اولویت قرار دارند. به عنوان مثال روایات نخستین نزول وحى را مى‏توان در کتابهاى «طبقات ابن سعد» و «تاریخ طبرى» مورد مطالعه قرار داد. نیز به طورى که در سیره ابن هشام آمده است، رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله و سلّم قبل از هجرت به مدینه، مصعب بن عمیر را براى تعلیم قرآن به مدینه فرستاد، مصعب در این شهر به تعلیم قرآن و آموزش احکام پرداخته و از این جهت اهل مدینه به او «مقرى» مى‏گفتند. ابن اثیر در شرح حال ابى بن کعب نوشته است:
 «اوّل من کتب الوحى لرسول الله مقدمه المدینة ابىّ بن کعب الانصارى».
به همین ترتیب ذهبى در ترجمه زید بن ثابت نقل کرده است که او در بدو هجرت رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله و سلّم هفده سوره را که از معلمان اعزامى قرآن به مدینه آموخته بود، در محضر رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله و سلّم تلاوت کرد، تحلیل این اخبار نشانگر بحث‏هاى مهمى در حوزه تاریخ قرآن است.
✅ منابع مدون علوم قرآنى‏
تاریخ قرآن در عصر حاضر بخشى از علوم قرآنى به معناى پژوهش‏هاى گذشتگان است. ازاین‏رو جهت پى‏بردن به آراء دانشمندان اسلامى در مسائل تاریخ قرآن، مراجعه به کتب علوم قرآنى امرى ضرورى است. این آثار که در قرون مختلف نگارش یافته‏اند، خود از تنوع خاصى برخوردار است. به طورى که برخى در موضوع خاصى از علوم قرآنى تالیف شده و برخى دیگر کتب دائرةالمعارفى در حوزه علوم قرآن است، اهم این کتب به ترتیب دوره‏هاى تاریخى به شرح زیر است:
♦️ قابل ذکر است در بین آثار دانشمندان اسلامى، آنچه که بیش از هر اثر دیگر به بررسى مسائل تاریخ قرآن اختصاص داشته است، کتبى است که با عنوان «المصاحف» یا «اختلاف المصاحف» نگارش یافته‏اند. از این کتب مى‏توان به موارد زیر اشاره کرد:
🔹اختلاف مصاحف الشام و الحجاز و العراق نوشته عبد الله بن عامر م 118
🔹اختلاف مصاحف اهل المدینة و اهل الکوفة و اهل البصرة نوشته على بن حمزه کسایى م 189
🔹اختلاف مصاحف اهل الکوفة و البصرة و الشام نوشته یحیى بن زیاد معروف به فرّاء بغدادى م 207
🔹اختلاف مصاحف نوشته خلف بن هشام از قراء عشره م 229
🔹اختلاف المصاحف و جامع القراءات نوشته مدائنى م 231
🔹اختلاف المصاحف نوشته ابو حاتم م 248
🔹المصاحف نوشته عبد الله بن ابى داود سجستانى م 316
🔹المصاحف نوشته ابن الانبارى م 327

✅  منابع خاص تاریخ قرآن در دوره معاصر
🔹 گفته شد که دانشمندان علوم قرآنى به تدریج عنوان «تاریخ قرآن» را پذیرا شدند و به تألیف کتبى در این زمینه مبادرت کردند. این‏که چه کسى نخستین تالیف را انجام داده دقیقا مشخص نیست. به عقیده برخى از محققان نخستین‏ بار در کتب اسلامى این عنوان از طرف ابو عبد الله زنجانى انتخاب شد. اما تحقیقات دیگرى نشان مى‏دهد که در میان مؤلفان اسلامى، ترکستانى اولین کسى است که این عنوان را به‏کار گرفته است، کتاب وى با عنوان 🌼«تاریخ القرآن و المصاحف»🌼 اثرى متعلق به سال 1324 است، در صورتى که تاریخ قرآن زنجانى حاصل سفر وى به قاهره در سال 1354 بوده است. البته اثر ترکستانى اینک در دست نیست تا بتوان درباره آن اظهار نظر نمود، اما تاریخ قرآن زنجانى با اینکه اثر نسبتا مختصرى است، در بین شیعه و سنى با حسن استقبال مواجه شده و غالبا اثرگذار بر آثار دیگرى شد که در این زمینه تالیف گردیده است. به هر جهت پس از تالیف تاریخ قرآن توسط ابو عبد الله زنجانى این عنوان به‏طور چشمگیرى از سوى محققان شیعه و سنى به کار گرفته شد و نتیجه آنکه در مدتى کوتاه کتب متعددى- به‏ صورت مختصر یا مفصل- با عنوان «تاریخ قرآن» یا عناوینى نزدیک به آن مورد تالیف قرار گرفت که در یک نگاه اجمالى لیستى از معروفترین این کتب از آغاز تا به امروز به قرار زیر است:
♦️ تاریخ القرآن و المصاحف/ موسى جار الله ترکستانى‏
♦️ تاریخ القرآن/ ابو عبد الله زنجانى‏
♦️ تاریخ قرآن/ محمود رامیار
♦️ تاریخ القرآن و غرائب رسمه و حکمه/ محمد طاهر بن عبد القادر کردى‏
♦️ تاریخ القرآن/ ابراهیم ابیارى‏
♦️ تاریخ القرآن/ عبد الصبور شاهین‏
♦️ تاریخ القرآن/ محمد حسین على الصغیر
♦️ تاریخ قرآن/ محمد عزّت دروزه‏
♦️ تاریخ القرآن الکریم/ محمد سالم محیسن‏
♦️ بحوث فى تاریخ القرآن و علومه/ ابو الفضل میرمحمدى‏
♦️ پژوهشى در تاریخ قرآن کریم/ سید محمد باقر حجتّى‏
♦️ درآمدى بر تاریخ و علوم قرآن/ على حجتّى کرمانى‏
♦️ تاریخ جمع قرآن کریم/ سید محمد رضا جلالى نائینى‏
♦️ تاریخ قرآن/ محمد هادى معرفت‏
♦️ لمحات من تاریخ القرآن/ محمد على الاشیقر
♦️ سرگذشت قرآن/ رجبعلى مظلومى‏
♦️ در آستانه قرآن/ رژى بلاشر، ترجمه محمود رامیار
♦️ پرسش و پاسخهایى در شناخت تاریخ و علوم قرآنى/ مجید معارف‏

لینک مطلب

https://t.me/quranied/304

https://t.me/quranied/322

https://t.me/quranied/332

https://t.me/quranied/339

  • مرتضی رحیمی
۰۸
اسفند
  • مرتضی رحیمی
۱۷
بهمن

لهجه های عربی در قرآن


تصویر مرتبط


💠 آنچه از لهجه های عرب وارد قرآن شده است.

♦️ در این باره اخبار بسیاری نقل شده:

✅ از ابن عباس آمده است که گفت: «قرآن بر هفت لهجه نازل شد که پنج لهجه‏اش از تیره‏هاى عجز از هوازن است» که عبارتند از: سعد بن بکر و جشم بن بکرو نصر بن معاویه و ثقیف، اینها همه از هوازن مى‏باشند و به آنها (علیا هوازن) گفته مى‏شود.

✅ ابو حاتم سجستانى: «قرآن به لهجه: قریش و هذیل و تمیم و ازد و ربیعه و هوازن و سعد بن بکر نازل شد».

✅ برخی گفته‏اند: (قرآن) تنها به لهجه مضر نازل شد، به دلیل اینکه عمر گفته: «قرآن به لهجه مضر فرود آمد».

✅ به حکایت ابن عبد البر بعضى تمام لهجه‏ها را از مضر دانسته‏اند که هذیل و کنانه و قیس و ضبّه و تیم الرباب و اسد بن خزیمه و قریش باشند.

💠💠 اما مثال هایی از این لهجات:

💠 به لهجه کنانه‏

🔹 (السُّفَهاءُ): جاهلان.

🔹 (خاسِئِینَ): خوار شدگان.

🔹 (قَبِیلًا): آشکارا.

🔹 (بِمُعْجِزِینَ): پیشى گرفتگان.

🔹 (مُبْلِسُونَ): مأیوسان.

🔹 (دُحُوراً): باراندن.

🔹 (الْخَرَّاصُونَ): دروغگویان.

💠 به لهجه هذیل‏

🔹 (وَ الرُّجْزَ): عذاب.

🔹 (شَرَوْا): فروختند. در حالیکه معمولا به معنای خریدن است.

🔹 (صَلْداً): پاکیزه‏اى.

🔹 (مِنْ فَوْرِهِمْ): از چهره آنها.

🔹 (فُرْقاناً): راه بیرون شدنى.

🔹 (حَرِّضِ): برانگیز.

🔹 (انْفِرُوا): جهاد کنید.

🔹 (السَّائِحُونَ): روزه داران.

🔹 (الْعَنَتَ): گناه.

🔹 (واجِفَةٌ): ترسناک.

🔹 (مَسْغَبَةٍ): قحطى، گرسنگى.

💠  لهجه حمیر

🔹 (إِمامٍ): کتابى.

🔹 (حُسْباناً): سردى، برفى.

🔹 (مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا): از بزرگسالى به سستى و ناتوانى رسیده‏ام.

🔹 (مَآرِبُ): نیازهایى.

🔹 (خَرْجاً): قرار دادى.

💠  لهجه أزدشنوءة:

🔹 (لا شِیَةَ): بى نشان، بى عیب.

🔹 (أُمَّةٍ) « هود، 8»: چندین سال.

🔹 (الرَّسِّ): چاه.

🔹 (کاظِمِینَ): غمناکان.

💠 لهجه مذحج:

🔹 (رَفَثَ): جماع.

🔹 (الْخُرْطُومِ): بینى.

💠  لهجه قیس عیلان:

🔹 (لَخاسِرُونَ): گم‏شدگان.

🔹 (تُفَنِّدُونِ): مسخره کنید.

🔹 (رَجِیمٍ): لعنت شده.

♦️ و نیز از لهجه های دیگری هم یاد شده است که از ذکر آن خود داری می کنیم...

لینک مطلب

https://t.me/quranied/290

  • مرتضی رحیمی
۱۷
بهمن

لغات غیر عربی در قرآن


💠 الفاظ غیر عربی در قرآن

✅ در اینکه قرآن حاوی اعلام (نام‏هاى خاصّ غیر عربى) است تردیدی نیست ولی در میان دانشمندان بر وجود الفاظ غیر عربی در قرآن اختلاف است .

♦️ لفظ غیر عربى در قرآن نیست؛ دلیل:  فرموده خداى تعالى: (وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ و اگر آن (قرآن) را عجمى قرار مى‏دادیم (کافران) مى‏گفتند چرا آیاتش روشن نیست أمتى عرب و کتابى عجمى).

🔹 قائلین: شافعى و ابن جریر و أبو عبیده و قاضى أبو بکر و ابن فارس‏.

♦️ لفظ  غیر عربى در قرآن واقع شده است؛ دلیل: در فرموده خداى تعالى: (قُرْآناً عَرَبِیًّا) اگر در قرآن تعداد کمی الفاظ غیر عربی موجود باشد این تعداد قرآن را از عربى بودن بیرون نمى‏برد، چنانکه قصیده فارسى با یک لفظ عربى از فارسى بودن خارج نمى‏شود.

♦️ جمع دو قول بالا: برخی حروف در أصل عجمى هستند ولى در بین عربها هم واقع شده و آنها با زبان خود تعریب نموده و از ألفاظ عجم به ألفاظ خود آنها را تحویل داده‏اند، پس آن ألفاظ عربى شده‏اند، آنگاه قرآن نازل شد در حالى که این ألفاظ با کلام عرب مخلوط گردیده بود، پس هر کس بگوید: این ألفاظ عربى است راست گفته، و هر کس بگوید: آنها عجمى است نیز راست گفته است.

🔹 قائلین: سیوطی، جوالیقى و ابن الجوزى‏.

✳️ قول اخیر ارجح است.

💠 اقسام کلمات عیر عربی در قرآن

✅ اعلام: نام‏هاى خاصّ اشخاص یا امکنه یا اشیاء میباشد. مثل:

🔹 نام پیامبران گذشته مانند ابراهیم- ایّوب- یونس- هود (ع) و ...

🔹 اسماء امکنه (مکانها) مانند: بابل- روم- مصر- مدین و ...

🔹 نام فرشتگان مانند: جبریل و میکال و ...

🔹 نام بت‏ها مانند: یغوث- یعوق ...

✅ الفاظ غیر عربى غیر از نام‏هاى خاصّ نیز در قرآن وجود دارد مانند: اسفار جمع سفر به معنى کتاب، استبرق، حواریّون (اصحاب خاصّ عیسى (علیه السلام)، درّى، سجّیل، صراط و...

💠 برخی از لغات غیر عربی بکار رفته در قرآن کریم

💠 فارسی

✅ ابریق: در فارسی آبریز، کوزه و آفتابه است؛ آیه: باکواب و اباریق و کاس من معین (واقعه/۱۸)

✅ استبرق: معرب واژه ی استبرک پهلوی است و نام  گیاهی است که از آن پارچه‌ای به نام دیبا می‌بافند. آیه ها: یلبسون من سندس و استبرق متقابلین (دخان/ ۴۴) و...

✅ برزخ: از واژه ی عربی "فرسخ" که همان فرسنگ و پرسنگ فارسی است که سپس به عربی راه یافته و برزخ شده است. آیه ها: علی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قایلها ومن ورایهم برزخ الی یوم یبعثون (مومنون/۱۰۰) و...

✅ برهان: از پُروهان فارسی و به معنای بسیار آشکار است. آیه ها:  یا ایها الناس قد جاءکم برهان من ربکم وانزلنا الیکم نورا مبینا (نساء/۱۷۴)  همچنین در یوسف/۲۴؛ و...

✅ جناح: این واژه معرب واژه ی فارسی گناه است و از زبان پهلوی وارد عربی شده است. آیه ها:  نساء/۲۳-۲۴؛ احزاب/۵؛ اسراء/۲۴؛ نور/۲۹؛ ممتحنه/۱۰؛و...

✅ درهم: برخی از زبان شناسان آن را معرب واژه ی داریک (نام سکه طلایی به کار گرفته شده در امپراتوری ایران) دانسته‌اند. در فارسی پهلوی  drahm( گرفته شده از یونانی دراخم) به معنای سکه نقره‌ای یا به طور کلی پول در عهد ساسانیان به کار رفته است که خاستگاه اصلی واژه درم و درهم است. آیه ها:  وشروه بثمن بخس دراهم معدوده وکانوا فیه من الزاهدین (یوسف/۲۰)

✅ رزق: معرّب روزی و در اصل از واژه پهلوی روچیک به معنای نان و غذای روزانه است.

✅ زرابی:معرب زر آب کردن است. اگر چه بیش تر به نظر می‌رسد که این واژه با واژه پهلوی zarren زرّین، طلایی ارتباط داشته باشد.آیه ها:  و زرابی مبثوثه (غاشیه/۱۶)

✅ زور:این واژه در پهلوی به صورت zūr به معنای دروغ و خیال وجود دارد. آیه ها:  والذین لا یشهدون الزور واذا مروا باللغو مروا کرام (فرقان/۷۲) و...

✅ سجیل به معنای سنگ هایی از گل پخته است که بر سپاه فیل از آسمان باریده شد. طبری می‌نویسد که از واژه های فارسی سنگ و گِل درست شده است. آیه ها:  ترمیهم بحجاره من سجیل (فیل/۴)، همچنین در حجر/۷۴ و هود/۸۲

✅ سراج: به معنای چراغ و مشعل است و از واژه ی فارسی چراغ گرفته شده است. آیه ها:  و جعلنا سراجا و هاجا (نبا/۱۳)، همچنین در احزاب/۴۶؛ نوح/۱۶ و فرقان/۶۱)

✅ سرادق: اصل این واژه سراپرده است. آیه ها:  و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر انا اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بیس الشراب و ساءت مرتفقا (کهف/۲۹)

✅ سربال: این واژه همان واژه شلوار فارسی است که خاستگاه اصلی آن نیز سرواله است که سپس در عربی به صورت سربال در آمده است.  آیه ها:  سرابیلهم من قطران وتغشی وجوههم النار (ابراهیم/۵۰)و...

✅ عفریت: این واژه از واژه پهلوی āfrītan از واژه اوستایی āfrīnat که در فارسی امروزین به صورت آفریدن در آمده، مشتق شده و کاربرد آن همانند کاربرد واژه ی خلق در عربی است. آیه ها:  قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک وانی علیه لقوی امین (نمل/۲۷)

✅ فردوس: معرب واژه پردیس است. آیه ها:  الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون (مومنون/۱۱) همچنین در کهف/۱۰۷

✅ فیل: در پهلوی واژه ی pīl وجود دارد. آیه ها:  الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل (فیل/۱)

✅ کنز: به معنای گنجینه است. از واژه ی فارسی کنج به معنای گنج وام گرفته شده است. آیه ها:  او یلقی الیه کنز او تکون له جنه یاکل منها وقال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا (فرقان/۲۵) و...

✅ مرجان: از واژه مروارید گرفته شده است. آیه ها: یخرج منهما اللولو والمرجان (الرحمن/۲۲)و...

✅ مسک: این واژه معرب مُشک فارسی است. آیه ها: ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون (مطففین/۲۶)

✅ هاروت و ماروت: در فارسی به صورت خرداد و مرداد آمدند. آیه ها:  وما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتن ... (بقره/۲)

💠 واژگان دیگری هم وجود دارد که ریشه آنان فارسی می باشد: جهنم: گمنام، دینار: دین آر، یاقوت، وزیر، ورده، نسخه، مائده، فرات، سوق، سندس، سرد، کورت، مقالید و...

💠 لغات غیر عربی 🔹🔹🔹از زبان های دیگر

✅ (أبّ): بعضى گفته‏اند: به لغت أهل غرب گیاه‏تر است؛

✅ (ابلعى): درباره فرموده خداى تعالى: (ابْلَعِی ماءَکِ) آورده که گفت: به زبان حبشه [یعنى‏]: «آن را فرو ببر».

و به لغت هندى یعنى: بیا شام.

✅ (أخلد): به زبان عبرى [یعنى‏]: به سوى پستى و زمین تمایل کرد.

✅ (الأرائک): به زبان حبشى سریرها را گویند.

✅ (أسفار): به زبان سریانى به معنى کتابها مى‏باشد،🔹 و برخی گفته اند: به لغت نبطى کتابها را گویند.

✅ (إصرى): به لغت نبطى یعنى: پیمان من.

✅ (أکواب): نبطى به معنى کوزه‏هاست.

✅ (إلّ): چنین آورده‏اند که در زبان نبطى نام خداى تعالى است.

✅ (ألیم): در زبان زنگبارى به معنى دردناک است.

✅ (إناه): به لغت أهل مغرب به معنی پختن.

✅ (أَوَّاهٌ): به زبان حبشه باور کننده است. 🔹و نیز گفته شده أوّاه به زبان عبرى یعنى بسیار دعا کننده.

✅ (أَوَّابٌ): به زبان حبشه تسبیح گوینده است.

✅ (الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ): جاهلیت أوّل است؛ در زبان قبطى است، که قبطیان آخر را أوّل و أوّل را آخر نامند.

✅ (بَطائِنُها):  به زبان قبطى [یعنى‏] ظواهر آن.

✅ (بعیر): به زبان عبرى بعیر هر چیزى است که بر آن بار کنند.

✅ (بِالْجِبْتِ): به زبان حبشى شیطان را گویند.

✅ (حُرُمٌ): به زبان حبشى واجب است مى‏باشد.

✅ (حَصَبُ): به زبان زنگبارى [یعنى‏] هیزم جهنم.

✅ (حِطَّةٌ): سخن به درستى گویید.

✅ (الْحَوارِیُّونَ): به زبان نبطى شستشو دهندگان را گویند، و أصل آن: «هوارى» مى‏باشد.

✅ (حُوباً): حوبا یعنى گناهى- به لغت حبشه-.

✅ (دارست): به لغت یهود یعنى: [با دیگرى‏] قرائت کردى.

✅ (دُرِّیٌّ): به زبان حبشه یعنى: درخشنده.

✅ (راعِنا): به لغت یهود دشنام است.

✅ (الرَّحْمنِ): عبرانى و اصلش با خاء مى‏باشد.

✅ (الرَّقِیمِ): به زبان رومى لوح را گویند.

✅ (رَمْزاً): به زبان عبرى حرکت دادن لبهاست.

✅ (رَهْواً): به زبان نبطى یعنى: آسان یا به لغت سریانى یعنى: ساکن.

✅ (سَفَرَةٍ): به زبان نبطى [یعنى‏] خوانندگان.

✅ (سُجَّداً): یعنى: سرها بزیر افکنده داخل شوید، به زبان سریانى.

✅ (سکر): سکر به زبان حبشى سرکه.

✅ (سِینِینَ): به زبان حبشه زیبایى است.

✅ (سَیْناءَ): سیناء به زبان نبطى زیبایى‏ است.

✅ (شَطْرَ): به زبان حبشه یعنى روبروى.

✅ (الصِّراطَ): به زبان رومى راه را گویند.

✅ (فَصُرْهُنَّ): این کلمه نبطى است یعنى آنها را پاره پاره کن. 🔹در لغت رومى  «فصرهنّ»: یعنی آنها را قطعه قطعه کن.

✅ (صَلَواتٌ): به زبان عبرى کلیساهاى یهود است، و اصل آن «صلوتا» مى‏باشد.

✅ (طه): این مانند آن است که بگویى: یا محمد، به زبان حبشه. (طه) به زبان نبطى یا حبشی [یعنى‏] اى مرد.

✅ (بِالطَّاغُوتِ): به زبان حبشه کاهن است.

✅ (طُوبى‏): این واژه هندى است.

✅ (الطُّورَ): طور به زبان سریانى کوه است.

✅ (طُوىً): به معنى شب هنگام، یا به عبرى یعنى مرد.

✅ (عَبَّدْتَ): یعنى کشتى، به لغت نبطى.

✅ (غَسَّاقٌ): به زبان ترکى آب سرد گندیده مى‏باشد.

✅ (غِیضَ): به زبان حبشه یعنى کاسته شد.

✅ (فوم): به زبان عبرى گندم است.

✅ (أَقْسَطُ): قسط به زبان رومى عدالت است.

✅ (بِالْقِسْطاسِ): قسطاس به زبان رومى عدالت و ترازو است.

✅ (قَسْوَرَةٍ): شیر را به زبان حبشى قسوره گویند.

✅ (قِطَّنا): ابو القاسم گوید: در زبان نبطى یعنى کتاب ما.

✅ (الْقُمَّلَ): به زبان عبرى و سریانى نوعى از ملخ را گویند.

✅ (بِقِنْطارٍ): در زبان رومى به معنى دوازده هزار أوقیه مى‏باشد. 🔹و به زبان سریانى پوست گاو پر از طلا یا نقره است. 🔹و بعضى گویند: در لغت بربر هزار مثقال مى‏باشد.

✅ (الْقَیُّومُ): به زبان سریانى کسى است که نمى‏خوابد.

✅ (کفّر): (کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ) گفت: به زبان عبرى [یعنى‏] از آنها پاک کن بدیهایشان را.

✅ (کِفْلَیْنِ): به زبان حبشى یعنى: دو برابر.

✅ (کَمِشْکاةٍ): به لغت حبشه روزنه است.

✅ (مُزْجاةٍ): [یعنى‏] اندک، به زبان عجم،🔹 و بقولى: به زبان قبطى.

✅ (مَناصٍ): به زبان نبطى یعنى: فرار.

✅ (منسأة): به زبان حبشى عصا مى‏باشد.

✅ (وَراءَ): گویند: به زبان نبطى به معنى پیش است.

✅ (یس): به زبان حبشه یعنى: اى إنسان، اى مرد.

✅ (أَلِیمٌ): یمّ به زبان سریانى دریا است.

لینک های این مطلب

https://t.me/quranied/269

https://t.me/quranied/276

https://t.me/quranied/283

  • مرتضی رحیمی
۱۷
بهمن

غریب القرآن



💠 «غریب القرآن» یا «دانش واژگان دشوار فهم»

💠در لغت

✅ غریب: مشکل، بیگانه، شگفت‌انگیز و عجیب به نظر رسیدن.

💠 در اصطلاح

✅ واژه‏شناسى و پیدا کردن لغات مشکل و غامض قرآن مجید.

✅ دانشی که به بررسی و معنایابی واژه‏های دیریاب، پیچیده، پنهان، ناشناخته و فراموش شده از آیات می‏پردازد.

✅ لغات و اصطلاحاتی است از قرآن که به مرور زمان فهم آنها دشوار گردیده و به تفسیر و توضیح احتیاج پیدا کرده است.

💠 اولین نگاشته در این باره

📔 نخستین کسانى که دست به تألیف کتب «غرائب القرآن» زدند، از دانشمندان شیعه بودند؛ ازجمله ایشان مى‏توان، أبان بن تغلب (141 ه.)، فرّاء (207 ه.) ابو عبیده (210) و ابو عثمان مازنى (248 ه.) را نام برد.

📔  غریب القرآن‏ زید بن على بن الحسین (علیهم السّلام) (مستشهد 122 ه. ق).

📔 غریب القرآن ابن عباس

💠 جایگاه آن‏ غریب القرآن

1⃣ تبیین و توضیح و برداشتن ابهامات و پیچیدگی لغت‏ فراموش شده و پنهان و هموار ساختن راه دشوار در فهم واژگان‏ آیات و نزدیک شدن به مراد گوینده آنها.

2⃣ شناسایی معانی نوظهور از معانی کهن الفاظ به خصوص‏ معانی به کار رفته در عصر نزول آیات که به دلیل تحول معنایی در ساختار لغات و زبان عرب با گذشت زمان به وجود آمده است.

3⃣ توجه دانشمندان مسلمان از گذشته دور تا به امروز و آفرینش آثاری برجسته که حکایت از اهمیت و نقش به سزای این‏ دانش در فهم درست و درک صحیح از واژگان آیات دارد.

💠 تالیفات

✅ «غریب القرآن» به روایت عطاء بن ابى ریاح و نیز روایت على بن ابى طلحه، (م 143). ترجمه و تعلیقه محمد ابراهیم سلیم‏.

✅ «ریشه‏یابى واژه‏ها در قرآن»، محمد جعفر اسلامى، تهران 1403

✅ «تحقیق در کلماتى از قرآن»، عبد العلى بازرگان 1401 ه. ق‏

✅ «المفردات فى غریب القرآن»، تألیف راغب اصفهانى، (متوفى 502)

✅ «الموضح فى معانى القرآن» ابوالحسن شعرانی

✅  «تراجم الالفاظ و اللغات القرآنیه» تألیف کمال الدین محمود

✅ فخرالدین طریحی: «غریب القرآن»، «کشف غوامض القرآن»، «مجمع البحرین و مطلع النیریّن»

✅ قاسم بن حسن آل محى الدین، «البیان و التّبیان»، (منظومة فى شرح غریب القرآن) و «البیان فى شرح غریب القرآن» (3جلد)

✅ «قاموس قرآن» (در 6 جلد) سید علی اکبر قرشی

✅  «تبیین اللغات لتبیان الآیات» یا «فرهنگ و لغات قرآن» (2 جلد) دکتر محمد قریب

✅  «غریب القرآن» سجستانی

✅ «الدّر النظیم فى لغات القرآن الکریم» شیخ عبّاس (م 1359 ه)

✅ «مفردات القرآن فى مجمع البیان» الیاس کلانتری

✅ «دایرة الفرائد در فرهنگ قرآن»، (در 5 جلد) دکتر محمد باقر محقق

💠 استدلال به شعر در غریب القرآن

✅ ابن عبّاس می گوید: شعر دیوان عرب است؛ پس هرگاه لفظى از قرآنى که خداوند آن را به زبان عرب نازل فرموده بر ما مخفى بود به دیوان عرب رجوع نموده و شناخت آن را جستجو مى‏کنیم.

♦️ مثال:

✅🌼 (روزی) ابن عبّاس گفت: از هر چه در نظر دارید بپرسید، پس نافع گفت: خبر ده مرا از فرموده خداى تعالى: (عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِینَ)، ابن عباس جواب داد: عزون: حلقه‏هاى کم از مردم مى‏باشد، پرسید: آیا عرب این را مى‏شناسد؟ گفت: آرى؛ مگر گفتار عبید بن الأبرص را نشنیده‏اى که مى‏گوید:

        فجاءوا یهرعون الیه حتّى ***  یکونوا حول منبره عزینا

 🔹 یعنى: پس سراسیمه به سوى او آمدند تا اینکه پیرامون منبرش جمع گردند.

✅ پرسید: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) جواب داد:

وسیله حاجت است، گفت: آیا عرب این را مى‏شناسد؟ گفت: آرى آیا نشنیده‏اى که عنتره گوید:

      إنّ الرّجال لهم الیک وسیلة   ***   إن یاخذوک تکحّلى و تخضّبى

🔹 یعنى: براستى که مردان را به تو حاجتى هست (اى زن)، اگر تو را بگیرند سرمه و خضاب کن.

✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً): جواب داد: شرعة:

دین، و منهاج: راه است، پرسید: آیا عرب این را مى‏شناسد؟ گفت: بله، مگر نشنیده‏اى که ابو سفیان بن الحارث بن عبد المطّلب مى‏گوید:

 لقد نطق المأمون بالصّدق و الهدى***  و بیّن للاسلام دینا و منهاجا

 🔹 یعنى: بدرستى که أمین شناخته شده به راستى و هدایت سخن گفت، و براى اسلام دین و روشى بیان داشت.

✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (إِذا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ)، جواب داد: ینع:

رسیدن و پخته شدن، گفت: آیا عرب این را مى‏شناسد؟ گفت: آرى، مگر سروده شاعر را نشنیده‏اى که:

 اذا ما مشت وسط النّساء تأوّدت*** کما اهتزّ غصن ناعم النّبت یانع

 🔹 یعنى: هرگاه میان زنان راه مى‏رود کج مى‏گردد، همچنانکه شاخه نرم گیاه رسیده حرکت مى‏کند.

✅ پرسید: خبرم ده از فرموده خداى تعالى: (وَ رِیشاً)، جواب داد: ریش مال و ثروت است، گفت: آیا عرب این را مى‏شناسد؟ پاسخ گفت: آرى، نشنیده‏اى که شاعر گوید:

فرشنى بخیر طالما قد بریتنى*** و خیر الموالى من یریش و لا یبرى

🔹 یعنى: پس مرا به نیکى ثروتى ده که بسیار مرا محروم ساختى، و بهترین اربابها آن است که مالى مى‏دهد و دور نمى‏سازد.


💠 نمونه هایی از غریب القرآن

✳️ ابن ابى حاتم از ابن عباس نقل می کند، که وی درباره این آیات گفته:

✅ (سوره *یس*)🌼 (یا حَسْرَةً): اى واى.🔹(الْمَشْحُونِ): پر.🔹(مِنَ الْأَجْداثِ): از قبرها.🔹 (فاکِهُونَ): شادمان هستند.

✅ (الحجرات)🌼(لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ): بر خلاف قرآن و سنّت چیزى مگوئید.🔹(وَ لا تَجَسَّسُوا): جاسوسى آن است که کسى در پى زشتیهاى مؤمنان باشد.

✅ (الانسان)🌼 (أَمْشاجٍ): رنگارنگ.🔹 (عَبُوساً): تنگ.🔹 (قَمْطَرِیراً): طولانى.

✅ (النّبأ)🌼 (سِراجاً وَهَّاجاً): چراغ درخشنده.🔹 (مِنَ الْمُعْصِراتِ): از أبر🔹(ثَجَّاجاً):ریزان.🔹(أَلْفافاً): جمع شده.🔹 (مَفازاً): تفریحگاه.🔹 (یَقُومُ الرُّوحُ): یکى از فرشتگان بزرگ خلقت.🔹 (وَ قالَ صَواباً): و بگوید: لا اله الا اللّه.

✅ (عبس)🌼 (وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ): چهره‏هایى در آن روز درخشنده‏اند.

✅ (التکویر)🌼 (کُوِّرَتْ): تاریک شده.

✅ (الاعلى)🌼 (غُثاءً): خشک.🔹 (أَحْوى‏): سیاه.🔹 (مَنْ تَزَکَّى): کسى که خود را پاکیزه کند از شرک.🔹 (وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ): توحید خداوند را بجاى آورد.🔹 (فَصَلَّى): نمازهاى پنجگانه را بجاى آورد.

✅ (الغاشیة)🌼 (الْغاشِیَةِ)، و (الطّامّة)، و (الصّاخّة)، و (الحاقّة)، و (القارعة) از نامهاى روز قیامتند.🔹 (مِنْ ضَرِیعٍ): درخت تیغ دار.🔹 (وَ نَمارِقُ): وسایل استراحت و آسایش.🔹 (بِمُصَیْطِرٍ): جبّار؛ ستمگر.

✅ (الفجر)🌼 (لَبِالْمِرْصادِ): مى‏شنود و مى‏بیند.🔹 (جَمًّا): شدید.🔹 (وَ أَنَّى لَهُ الذِّکْرى‏): چگونه است براى او یاد آمدن.

✅ (الشمس)🌼(طَحاها): تقسیم کرد.🔹 (فُجُورَها وَ تَقْواها): خیر و شر را بیان کرد.🔹 (وَ لا یَخافُ عُقْباها): از أحدى عاقبت أمرى را نترسد.

✅ (الضحى)🌼(سَجى‏): رفت. 🔹(ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‏): پروردگارت تو را ترک نکرده و مبغوض نداشته.

✅ (الشّرح)🌼 (فَانْصَبْ): به دعا مشغول شو.

✅ (قریش)🌼 (إِیلافِهِمْ): لزوم آنها.

✅ (الکوثر)🌼(شانِئَکَ): دشمن تو.

✅ (الاخلاص)🌼(الصَّمَدُ): آقایى که در سیادتش به کمال رسیده است.

💠 مواردی از کتب دیگر

✅ قسط

 وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ قسط بمعناى بهره‏کشى از دیگران و از مصادیق ظلم است‏.

✅ الوسواس الخناس: ابلیس

✅ الجنّة: جنّ.

✅ الفلق: صبح

✅ غاسق: شب، وقتی که همه جا را فرا می گیرد. و گفته شده که غاسق همان ماه است، هنگامه که در کسوف قرار گرفته و سیاه شود.

لینک های این مطلب

https://t.me/quranied/255

https://t.me/quranied/262

  • مرتضی رحیمی
۱۲
آذر

وجوه و نظائر


💠 در لغت

✅ وجوه: (مفرد=وجه) چهره، روش، طریق، حالت، سبب، علت.

✅ نظائر: (مفرد=نظیرة) مثل و مانند.

💠 در اصطلاح

♦️ وجوه، درباره محتملات معانى به کار مى‏رود و نظائر، درباره الفاظ و تعابیر.

✅ اگر برای «لفظ یا عبارتى» چند معنا احتمال برود، این معانى را «وجوه» گویند. بدین معنا که عبارت مذکور را بتوان بر چند وجه تعبیر کرد و هر وجهى را تفسیرى شمرد.🔹 مثلا برای لفظ «هدی» حدود 18 معنی ذکر شده است؛ دین: (إِنَّ الْهُدى‏ هُدَى اللَّهِ بتحقیق که دین دین خدا است)، تورات: (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْهُدى‏ و بتحقیق که ما به موسى هدایت (تورات) را دادیم‏)، قرآن، پایدارى‏، بیان‏، ایمان، دعوت و...

✅ نظائر برای الفاظ یا تعابیر مترادفه به کار مى‏رود و آن هنگامى است که چند «لفظ» (کلمه یا جمله) یک معناى تقریبى واحد را افاده کنند. این بیش‏تر در الفاظى یافت مى‏شود که داراى معانى متقارب و مترادف باشند و جدا ساختن آن‏ها گاه دشوار مى‏نماید. مانند قلب و فؤاد که هر دو لفظ معنای دل دارند ومقصود شخصیت واقعی و باطنی انسان است مانند این دو آیه:

«نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین.🌼 روح الامین (جبرئیل) آن را بر دلت نازل کرد تا از (جمله هشدار) دهندگان باشی».

«کذلک لنثبت به فؤادک و رتلناه ترتیلا.🌼 این گونه (ما آن را به تدریج نازل کردیم) تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم، و آن را به آرامی خواندیم».

♦️ در قرآن از هر دو نوع فراوان یافت مى‏شود. لذا شناخت وجوه و نظائر در قرآن یک ضرورت تفسیرى به شمار مى‏رود.

💠 سیر پیدایش اصطلاح وجوه و نظایر

✅ نخستین بار تعبیر وجوه از سوی امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) در سخن مشهور ایشان آمده است که فرمود: «و لاتجادلهم بالقرآن، فانّه حمّال ذووجوه».

✅ با توجه به ریشه لغوی و کاربرد واژه وجوه در سخن امام علی(علیه السلام) معلوم می شود که این اسم در تفسیر بر موضوعی اطلاق می گردد که به واژگان قرآنی به کار رفته در بیش از یک وجه، یعنی «برچند راه در قصد و هدف یا امور چند وجهی» دلالت دارد.

✅ مفسران دیده بودند که واژگان بسیاری از قرآن کریم چند بار تکرار شده است که مفهوم آن در هر بار با دیگری متفاوت است؛ از این رو بسیاری از ایشان به گردآوری این واژگان و بیان «وجوه آن» یعنی راه هایی که در هر یک از مواضع مختلف آن قصد شده، پرداختند و نام کتاب های خود در این زمینه را «الوجوه و النظائر» گذاشتند.

💠 انواع وجوه و نظایر

1⃣ احتمال چند وجه از معانی برای یک کلمه

✅ مانند کلمه امت: که در قرآن به سه معنا آمده است.

2⃣ اجتمال چند وجه در رابطه با جمله های کلامی

✅ مانند آیه «یا ایها الذین آمنوااستجیبوا للّه و للرسول اذا دعاکم لمایحییکم واعلموا ان اللّه یحول بین المر و قلبه و انه الیه تحشرون» جمله «واعلموا ان اللّه یحول بین المر و قلبه» از جمله عبارت هایی است که موردگفتگو قرار گرفته، درباره آن سخن بسیار گفته اند وجوه محتمله در تفسیر و تاویل آن تا شش گفتار رسیده است.

3⃣ چند کلمه با معنای واحد(نظائر در کلمات مفرد)

✅ مانند کلمات علم و عقل و رای و ابصر و نظر و فهم و فقه وفکر و ایقن و تذکر و وعی تمامی این الفاظ معنای «آگاه شدن و دانستن» را می دهد چنان که در این آیات آمده است:

«و قل رب زدنی علما، و بگو: پروردگارا! بردانشم بیفزای» ♦️«یفصل الا یات لقوم یعلمون، نشانه ها را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کند»♦️ «ان فی ذلک لا یات لقوم یعقلون، بی گمان در این (امور) برای مردمی که آگاهند دلایل (روشنی) است»♦️ «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا، آنان (عذاب) را دورمی دانند و (ما) نزدیکش می دانیم» «و ابصرهم فسوف یبصرون، و آنان را بنگرکه به زودی با دیده بصیرت بنگرند (آگاه خواهند شد)» ♦️«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم، آیا در زمین سیروسفر نمی کنند تا به سرانجام پیشینیان آگاهی یابند؟» ♦️«ففهمناها سلیمان و کلا آتینا حکما و علما، پس آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم (آگاه ساختیم) و به هر یک (از داود وسلیمان) حکمت و دانش عطا کردیم» ♦️«و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی، واز زبانم گره به گشای (تا) سخنم را بفهمند» ♦️...

4⃣ نظائر در جمله های ترکیبی

✅ مانند: طبع اللّه علی قلوبهم، ختم اللّه علی قلوبهم، قلوبهم فی غلف، صرف اللّه قلوبهم، اعینهم فی غطا، و علی ابصارهم غشاوه، ازاغ اللّه قلوبهم، فی قلوبهم مرض و غیره که تمامی این تعابیر یک معنا را می رساند: کج اندیشی و کج بینی و کج روی که بر خلاف فطرت انجام گرفته است.

💠💠💠 نمونه‏هایی از وجوه و نظائر در قرآن کریم‏

💠 وجوه واژه سوء

✅ شدّت: (یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ شما را به عذاب شدید مى‏کشاندند).

✅ پى کردن: (وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ و آن [ناقه‏] را پى نکنید).

✅ زنا: (ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً کیفر آنکس که خواسته باشد با همسرت زنا کند چیست)، (ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ پدرت مرد زنا کارى نبود).

✅ پیسى: (بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ سفیدى که از پیسى نباشد).

✅ عذاب: (إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَ السُّوءَ بتحقیق که خوارى امروز و عذاب).

✅ شرک: (ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ما از کارهاى شرک انجام نمى‏دادیم).

✅ دشنام: (لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ خداوند گفتن دشنام را دوست ندارد)، (وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ و زبانهایشان بدشنام).

✅ گناه: (یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ گناه را از روى نادانى انجام مى‏دهند).

✅ محل بد: (وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ و براى آنها است بدى منزلگاه).

✅گزند و ضرر: (وَ یَکْشِفُ السُّوءَ و گزند را بر طرف مى‏سازد)، (وَ ما مَسَّنِیَ- السُّوءُ و ضررى بمن نمى‏رسید)

✅ کشتن و عقب‏نشینى: (لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ کشته شدن و فرار به آنها نرسید).

💠 وجوه واژه صلاة

✅ نمازهاى پنجگانه: (وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ و نماز را بپاى مى‏دارند).🔹 نماز عصر: (تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ آن دو را از پس نماز عصر حبس کنید).🔹نماز جمعه: (إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ هرگاه براى نماز جمعه ندا شد (اذان گفته شد)).

✅ نماز میت: (وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ و بر هیچ یک از آنان (منافقان) نماز مگذار).

✅ دعا: (وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ و دعا کن براى آنها).

✅ دین: (أَ صَلاتُکَ تَأْمُرُکَ آیا دین تو، بتو دستور مى‏دهد).

✅ قراءت: (وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ و نمازت را بلند مخوان).

✅ رحمت و استغفار: (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ بتحقیق که خداوند و فرشتگان او بر پیغمبر رحمت مى‏فرستند).

✅ جایگاه هاى نماز (وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ و جاهاى نماز و مسجدها)، (لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ به جاهاى نماز نزدیک نشوید [در حالیکه کسل باشید]).

💠 وجوه واژه روح

✅ امر: (وَ رُوحٌ مِنْهُ و امرى از او است).

✅ وحى: (یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ فرشتگان را با وحى فرو مى‏فرستد).

✅ قرآن: (أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا- وحى نمودیم بر تو روحى (قرآنى) از امرمان).

✅ رحمت: (وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ و آنان را برحمتى از جانب خود تأیید کرد).

✅ زندگى: (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ).

✅ جبرئیل: (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا بسوى مریم روح خود را فرستادیم)، (نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ با این (قرآن) روح الامین (جبرئیل نازل شد).

✅ فرشته‏اى عظیم: (یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ روزى که روح بپا خیز).

✅ لشکرى از فرشتگان: (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فرشتگان و لشکرى از آنان فرود آیند).

✅ روح بدن: (وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ و از تو درباره روح مى‏پرسند).

💠 وجوه واژه دعا

✅ عبادت: (وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُکَ وَ لا یَضُرُّکَ و عبادت مکن جز خداوند را که به تو سودى نرسانند و ضررى بر تو وارد نسازند).

✅ کمک گرفتن: (وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ و گواهانتان را بیارى طلبید).

✅ خواستن: (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ از من بخواهید اجابت کنم شما را.

✅ سخن: (دَعْواهُمْ فِیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ سخن آنها در آنجا (بهشت) این است که: پروردگارا منزهى تو).

✅ نام بردن: (لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً نام بردن پیامبر صلى اللّه علیه و آله را مانند نام بردن خودتان یکدیگر را نباشد).

💠 وجوه واژه احصان

✅ عفّت: (وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ و آنان که زنان با عفت را تهمت مى‏زنند).

✅ ازدواج کردن: (فَإِذا أُحْصِنَّ پس هرگاه ازدواج کردند.

💠💠💠 نمونه هایی از نظائر در قرآن کریم

✅  هر چه در قرآن از أسف یاد شده معنایش حزن و اندوه است مگر در (فَلَمَّا آسَفُونا) که به معنى: اغضبونا ما را بخشم آوردند مى‏باشد.

✅  هر جا (بروج) یاد شده منظور ستارگان است مگر (وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ) که یعنى: هر چند در کاخهاى بلند و حفظ کننده باشید.

✅ و هر چه کلمه (بَخْسٍ) باشد به معنى ناقص و اندک است مگر در (بِثَمَنٍ بَخْسٍ) که بمعنى حرام است.

✅ آنچه لفظ (رجز) هست به معنى عذاب مى‏باشد بجز در (وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ) که منظور بت است.

✅ هر کجا واژه (ریب) آمده به معنى شک است مگر در (رَیْبَ الْمَنُونِ) که یعنى: حوادث روزگار.

✅  هر کجا از لفظ (زکات) آمده منظور مال است مگر در (وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَکاةً) که به معنى پاکیزگى است‏.


💠 آثار و نوشته ها درباره وجوه و نظایر

1⃣ نوشته های مفسران درباره وجوه و نظایر

✅ «الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم» مقاتل بن سلیمان بلخی (م 150هـ.)

✅ «الوجوه و النظایر فی القرآن الکریم» هارون بن موسی (قرن 2)

✅ «تحصیل نظائرالقرآن» حکیم ترمذی (قرن 3)

✅ «وجوه القرآن» اسماعیل جبری نیشابوری (قرن 5)

✅ «الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم» دامغانی (م 478هـ)

✅ «نزهة الأعین النواظر فی علم الوجوه و النظائر» ابن جوزی (اواخر قرن 6)

✅ «بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز» فیروزآبادی (قرن 8)

✅ «کشف السرائر عن معنی الوجوه و النظائر» شمس الدین بن عماد (قرن 9)

2⃣ گردآورندگان وجوه و نظایر به عنوان واژگان مشترک قرآنی

✅ ابوعبدالله، عکرمة بن عبدالله مدنی(م 105هـ) ✅ علی بن ابی طلحه (م 143هـ) ✅ ابونضر، محمدبن سائب بن بشر بن عمروبن حارث کلبی (م146هـ)✅ ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشر أزدی خراسانی (م150هـ)✅ هارون الحجازی.✅ هارون بن موسی القاری الأزدی(م170هـ)✅ علی بن وافد (قرن دوم هجری)✅ ابوالفضل، عباس بن فضل انصاری (م 181هـ)✅ ابوزکریا، یحیی بن سلام بن ابی ثعلبه تیمی (م200هـ)؛ کتابش «التصاریف» یا «تصاریف تفسیرالقرآن ممّا اشتبهت أسماؤه و تصرّفت معانیه» نام دارد.✅ ابوعمر حفص بن عبدالعزیز بن صهبان دوری (م 246هـ)؛ ✅ ابوالعباس محمد بن یزید بن عبدالاکبر، معروف به مبرّد (م 286هـ)؛ کتابی دارد با عنوان «ما اتّفق لفظه و اختلاف معناه من القرآن المجید». ✅ ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن معروف به حکیم ترمذی(م 320هـ)؛ کتاب «تحصیل نظائر القرآن» از اوست.✅ ابوبکر محمد بن حسن بن محمد بن زیاد، معروف به نقّاش (م 351هـ)؛✅ احمد بن حسن بن عبدالله بن معید بن اسماعیل عسکری (م 382هـ)؛✅ ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا رازی (م395هـ)؛ کتابی به نام «الأفراد» دارد.✅ ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی (م429هـ)؛ کتابی با عنوان «الأشباه و النظائر فی الألفاظ القرآنیة التی ترادفت مبانیها و تنوّعت معانیها» دارد.✅ ابوعبدالله اسماعیل بن احمد بن عبدالله ضریر نیشابوری (م 430هـ).✅ ابوعلی، حسن بن احمد بن عبدالله بغدادی، معروف به ابن البناء (م471هـ)؛ کتابی به نام «الوجوه و النظائر» دارد.✅ ابوعبدالله حسین بن محمد بن ابراهیم دامغانی (م 478 هـ)؛✅ ابومحمد، جعفربن احمد بن حسین بن احمد سراج (م 500هـ). کتاب او «ارجوزة فی نظائر القرآن» است.✅ ابوالحسن علی بن عبید بن نصربن عبیدالله، معروف به ابن زاغونی (م 527هـ)؛ کتابی به نام «الوجوه و النظائر» دارد.✅ ابوالبرکات عبدالرحمان بن محمد بن عبیدالله أنباری (م 577هـ)؛ کتابی به نام «الفاظ الأشباه و النظائر» دارد.✅ ابوالفرج جمال الدین عبدالرحمان بن علی بن محمد قرشی، معروف به ابن جوزی (م 597هـ)؛ کتابی نوشته با عنوان «نزهة الأعین النواظر فی علم الوجوه و النظائر»،✅ ابوالفضل کمال الدین حُبیش بن ابراهیم بن محمد تفلیسی (م 620هـ) کتابی دارد به نام «وجوه قرآن» که به چاپ رسیده و معروف است✅ ابوالعباس احمد بن علی المقرئ (متوفی 658هـ)؛ کتابی به نام «وجوه القرآن» دارد.✅ ابو ظاهر، مجد الدین، محمد بن یعقوب بن محمد فیروزآبادی (م 817هـ)؛ کتابی به نام «بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز» دارد.✅ شمس الدین محمد بن محمد بن علی بن عماد البلبیسی (م 887 هـ)؛ کتابی دارد به نام «کشف السرائر عن معنی الوجوه و النظائر».✅ ابوالحسین محمد بن عبدالصمد مصری کتابی در باب وجوه و نظایر دارد. در سال فوت او اختلاف است.✅ ابن ابی المعافی؛ سال فوت او مشخص نیست.✅ ابوالفضل جلال الدین عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (م 911هـ)؛ کتاب وی «معترک الأقران فی مشترک القرآن» نام دارد.✅ ابوحامد اصفهانی کتابی با نام «البصائر فی الوجوه و النظائر» دارد. سال فوت او نامعلوم است.✅ مصطفی بن عبدالرحمن بن محمد ازمیری (م 1155هـ)؛ کتابی دارد با عنوان «عمدة العرفان فی وجوه القرآن».✅ عبدالهادی نجابن السید رضوان بن محمد أبیاری (م 1305هـ)؛ دو کتاب در این زمینه یعنی واژگان مشترک قرآنی دارد به نام های: «حسن البیان فی نظم مشترک القرآن»، و «سعود القرآن فی نظم مشترک القرآن».✅ ابومحمد علی بن قاسم بامیانی (سال فوت او مشخص نیست)؛ کتابی دارد به نام «المنتخب من کتاب تحفة الولد» از امام مفسر احمد بن حدادی.

♦️ در میان معاصران:

✅ محمد نور الدین المنجّد

✅ خانم سلوی محمد العوّاء بنت الشاطئ

3⃣ آثار زبان شناسان در وجوه و نظایر قرآن کریم

✅ «الأجناس» از ابوعبید قاسم بن سلاّم (م 244هـ)

✅ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه» «عبدالله بن خُلَید» معروف به ابوعمیثل (م 240هـ)

✅ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه فی القرآن المجید» محمد بن یزید مبرّد (م 286هـ)

✅ «الأشباه و النظائر فی الألفاظ القرآنیة التی ترادفت مبانیها و تنوّعت معانیها» ثعالبی (م 429هـ)

لینک های این مطلب

https://t.me/quranied/233

https://t.me/quranied/248

https://t.me/quranied/241

  • مرتضی رحیمی
۱۲
آذر

اسباب النزول


💠 در لغت

♦️ اسباب: جمع سبب، چیزی است که براى رسیدن به چیز دیگر از آن استفاده برند.

🔹 معانى اسباب در قرآن:

✅ ریسمان (حج/22،15)

✅ درهاى آسمان یا نواحى آن (مؤمن/40، 36)

✅ راه و منزل (کهف/18، 92)

✅ علم (کهف/18،84)

✅ راه‌هاى عروج به آسمان (اسباب‌السماء)

✅ مودت و پیوند. (بقره/2، 166)

♦️ نزول: فرود آمدن درباره امورى مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش‌باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و‌...

💠 در اصطلاح

♦️ سبب نزول عبارت است از هر روى‌داد یا پرسشى در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)که به اقتضاى آن آیه یا آیاتى از قرآن هم‌زمان، یا در پى آن نازل شده است.

✅ اصطلاح «اسباب نزول» اصطلاحى مستحدث است که سابقه آن حدوداً به قرن چهارم و پنجم هجرى مى‌رسد و پس از واحدى بود که این اصطلاح رایج و فراگیر شد و پیش‌تر از آن، و هم به‌صورت پراکنده بعد از آن، گاه اصطلاح «التنزیل» بجای سبب نزول به‌کار مى‌رفته، و کتاب‌هایى نیز عنوان التنزیل به خود گرفته است.

✅ واژه تنزیل در روایاتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اهل‌بیت(علیهم السلام) و صحابه دیده مى‌شود که در مقابل تأویل به‌کار مى‌رفته و مراد از آن مورد نزول بوده است، یعنى معناى ظاهرى آیه.

💠 اقسام اسباب نزول

1⃣ یک آیه و اسباب نزول متعدد:

✅ گاه جریانى پیش مى ‏آمد که سبب نزول یک یا چند آیه مى ‏شد. و گاهى هم خود این سبب در بیشتر مکان ها یا در مورد بیشتر افراد و موارد تکرار مى ‏گشت. این وضع را تعدّد اسباب وحى و نازل واحد مى ‏نامند.

2⃣ چند آیه برای یک سبب نزول: 

✅ چنان که ام سلمه به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: اى رسول خدا! نمى‏ شنوم که خدا در خصوص هجرت یادى از زنان کرده باشد؟! خداى تعالى این آیه را نازل فرمود: «خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل‏ کننده ‏اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه ‏هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را مى ‏بخشم و آنها را در باغ هاى بهشتى، که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد مى ‏کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداش ها نزد پروردگار است».‏ خداى سبحان در این معنا آیه دیگرى نیز نازل فرموده است: «به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه ‏دار و زنان روزه‏ دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى ‏کنند، خداوند براى همۀ آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است».

✅ به این ترتیب سبب نزول که همان پرسش ام سلمه است واحد است و نزول به صورت متعدّد یعنى دو آیۀ مزبور از دو سورۀ آل عمران و احزاب است.

3⃣ سبب نزول، خاص و آیه نازل شده با لفظ خاص

✅ یعنی آیه ای که نازل شده، هم لفظ آن و هم سبب نزول آن خاص است؛ مانند آیۀ «تَبَّتْ یَدا أَبی‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ» که در مورد ابولهب نازل گردید، و  جهت سبب آن بوده و با لفظ خاص نازل شده است.

💠 اصناف سبب نزول

✅ میتوان با هدف بررسى اجمالى، اصناف سبب نزول را به چند دسته مهم تقسیم نمود. برخی از اصناف اسباب نزول:

♦️ نقشه هاى دشمنان♦️ مجادله مشرکین♦️ حالات منافقین♦️ توطئه ها و لجاجتهاى یهود♦️ امید بیجا♦️ افعال ممدوح اهل کتاب♦️ مودت با دشمنان♦️ جنگها و حوادث خاص آنها♦️ امدادهاى غیبى♦️ عادات غلط جاهلى♦️ محدودیت هاى زمان جاهلیت♦️ انحرافهاى عملى♦️ کژی هاى اخلاقى♦️ رفتار ناشایست با پیامبر♦️ افترائات♦️ مرافعات شخصیه♦️ ایجاد زمینه براى بیان پیشگوئى♦️ سئوالات و شبهات♦️ حوائج تکلیفى♦️ مراعات مومنین♦️ وقایع مربوط به زنان♦️ امور زناشوئى♦️ یأس از گناه و احتیاج به توبه♦️ یأس از حوادث واقعه♦️ افراد قابل نکوهش♦️ افراد شایسته تقدیر♦️ اهل بیت(علیهم السلام)♦️ زندگى شخصى پیامبر صلى الله علیه وآله♦️ خلق و خوى پیامبر صلى الله علیه وآله♦️ شهداء

💠 فرق شأن نزول و سبب نزول

♦️ سبب نزول رویداد یا پرسشى است که به اقتضاى آن قسمتى (آیه یا آیات یا سوره‏اى) از قرآن کریم همزمان یا در پى آن نازل شده باشد. در نتیجه به مجموعه رویدادها و پرسش‏هاى مزبور «اسباب نزول» گفته شده است.


♦️ اما معناى شأن نزول، با توجه به معانى لغوى «شأن» (که  کار، حال، امر بزرگ، قدر و مرتبه و« در شأن» را به« درباره»،« در حق» معنا شده) و موارد کاربرد آن در پاره‏اى از تفاسیر و با در نظر گرفتن رعایت مناسبت بین معناى لغوى و اصطلاحى آن، عبارت است از «واقعه‏هایى که قسمتى (آیه یا آیات یا سوره‏اى) از قرآن کریم درباره آن نازل شده است».


♦️ نسبت این دو از نظر مفهوم، تباین و از نظر موارد و مصادیق، عموم و خصوص من وجه است؛ بعضى از امور، هم سبب نزول است و هم شأن نزول؛ مانند ماجراى فداکارى امیرالمؤمنین (ع) در لیلة المبیت که هم سبب نزول آیه کریمه «و من الناس من یشترى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه ...» است؛ زیرا این آیه کریمه به دنبال آن و به اقتضاى آن نازل گردید و هم شأن نزول آن است؛ زیرا آیه درباره آن فداکارى نیز نازل شده است.

♦️ در بعضى از آیات، فقط شأن نزول مطرح است و سبب نزول ندارد؛ مانند داستان ابرهه که شأن نزول سوره فیل است؛ زیرا مى‏توان گفت: این سوره درباره آن نازل شده، ولى سبب نزول آن نیست؛ چون به دنبال آن نازل نشده است.

💠 اهمیّت اسباب نزول

♦️ اسباب نزول، زمینه نزول آیه محسوب می شود و به همین جهت فهم آن در تفسیر صحیح آیات لازم می باشد.

♦️ آیات قرآن کریم چه بسا مجمل و کلى به نظر برسد، ولى وقتى شأن آنها معلوم باشد، معناى صریح آنها نیز آشکار میگردد. 

♦️ سیوطى در «الاتقان» به همین مطلب اشاره نموده و فایده سبب نزول را رفع مشکلات آیه می شمارد.

♦️ قشیرى نیز سبب را راهى استوار در درک معناى آیات می داند.

♦️ علاوه بر این، تفسیر برخى آیات جز با فهم اسباب نزول آنها امکانپذیر نمی گردد.

♦️ واحدى می گوید: شناخت تفسیر آیه بدون وقوف به علت نزول، و واقعه اى که موجب نزول آن شده است ممکن نیست.

💠 آیاتى که تفسیر آنها بدون توجه به سبب، دشوار است

🌼 إنَ الَذِى فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لَرادُکَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَبِّى أَعْلَمُ مَن جَآءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِى ضَلَال مُبِین.

❎ اشتباه: برخى کلمه «معاد» را در این آیه شریفه، به معناى اصطلاحى دانسته اند و طبیعى است در این صورت معناى واضحى از آیه به دست نمی آید، زیرا ارتباط بازگشت به معاد و فرض شدن 

قرآن معین نیست.

♦️ سبب نزول این آیه: هنگامى که پیامبر خدا در مهاجرت به مدینه، به جحفه رسید، مشتاق شد به مکّه رهسپار شود. جبرئیل به حضورش آمده، عرض کرد: اشتیاق وطن و زادگاه خود، دارى؟ گفت: آرى. جبرئیل گفت: خداوند میفرماید: إِنَ الَذِى فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لَرَادُکَ إِلَى مَعَادٍ  و به تو وعده میدهد که تو را با پیروزى به مکّه برگرداند. پس معاد در این آیه به معناى مکّه است

💠 آیاتی نیز هستند که تفسیر آنها بدون توجه به سبب، غیر ممکن است.

🌼 إنَ الصَفَا وَا لْمَرْوَةَ مِن شَعَآئرِ اللَهِ فَمَنْ حَجَّ ا لْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَوَفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَعَ خَیْرًا فَإِنَ اللَهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ.

سعى صفا و مروه از شعائر دین خداست، پس هرکس حجّ خانه کعبه یا اعمال مخصوص عمره به جاى آورد باکى براو نیست که سعى صفا و مروه را نیز به جاى آورد و هرکس به راه خیر و نیکى شتابد خدا پاداش وى خواهد داد که او به امور همه خلق، عالم است.

♦️ظاهر آیه نشان میدهد که سعى بین صفا و مروه امرى مستحب است، اما توجه به سبب نزول آیه، غیر این مطلب را عیان میسازد.

💠 فواید اسباب نزول

✅ کمک به فهم صحیح آیه.

✅ رفع اشکال و جلوگیرى از برداشت‌هاى ناصواب از آیه.

✅ تفسیر نام‌هاى مبهم و شناخت کسانى‌که آیه یا آیاتى از قرآن درباره آنها نازل شده.

✅ آسان شدن حفظ و هموار شدن فهم آیات و در نتیجه تثبیت آیات قرآنى در ذهن خواننده و فرا گیرنده آیات قرآن.

✅ کمک به اتصالِ بخشى از کلام خدا به بخش دیگر.

✅ تناسب آیه با سیاق.

✅ ادراک ویژگى‌هاى بلاغى آیات.

✅ شناخت وجود یا عدم نسخ

✅ آسانى تفسیر مأثور با علم به‌سبب نزول.

✅ محافظت از ذکر حوادث تاریخى و زندگى پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله.

✅ معرفى الگوهایى که بتوان آن را اسوه قرار داد.

✅ شناخت بیشتر آیه قرآن یا حدیث پیامبر.

✅ هم‌زیستى با آیات.

✅ نشان دادن نزول تدریجى آیات.

✅ کمک به برانگیختن توجه دانش‌پژوهان.

✅ تأکیدى بر دروغ بودن کذب ادعاى کسانى‌که قرآن را افسانه پیشینیان.

✅ شناخت حکمت و فلسفه تشریع احکام;

✅ دفع توهم حصر;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است)

✅ تخصیص حکم به مورد سبب نزول نزد کسانى‌که احکام موجود در آیات را به همان مورد سبب تخصیص مى‌دهند;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است)

✅ جایز نبودن تخصیص مورد سبب نزول;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است)

💠 شمار روایات اسباب نزول

♦️ مجموعا: حدود 900 روایت برای حدود 600 آیه.

🔹 بیش از 300 روایت از ابن‌عباس نقل‌شده.

🔹 پس از وى بیشترین روایات به جابربن عبدالله، انس‌بن مالک، عایشه، عبدالله‌بن مسعود، عبدالله‌بن عمر و ابوهریره تعلق دارد.

💠 الفاظ دال بر سبب نزول

✅ فنزلت

✅ فأنزل الله

✅ سبب نزول(در مواردی اندک)

✅ نزلت هذه الایه فى‌...

✅ فأنزل الله قوله کذا

✅ گاه نیز از پیامبر پرسشى شده و در پاسخ آن، آیه‌اى که بر پیامبر نازل شده بازگو‌شده است; بدون آن که هیچ‌یک از این تعبیرات در آن به‌کار رفته باشد.

💠 نکته پایانی

♦️ اگر چه روایات دال بر اسباب نزول از اهمیت ویژه ای بر خوردار است اما نباید از جعل خیز بودن روایات این حوزه نیز غافل بود.

لینک منابع

https://t.me/quranied/211

https://t.me/quranied/219

https://t.me/quranied/226

  • مرتضی رحیمی
۱۲
آذر

مصحف حضرت زهرا سلام الله علیها


💠 مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها

♦️ روایات مرتبط با این بحث از جمله در کهن‌ترین منابع حدیثی شیعه «بصائر الدرجات» و «کافی» آمده است. و در کافی بیشترین‌اند.

✅ اولین نگارش های مستقل در این موضوع:

♦️ اعیان الشیعه سید محسن امین عاملی

♦️ مأساة الزهراء سید جعفر مرتضی عاملی

♦️ حوار مع فضل اللَّه حول الزهراء علیها السلام آقا سیدهاشم هاشمی

♦️ حقیقة مصحف فاطمه عند الشیعه جناب آقای اکرم برکات

✅ منظور از مصحف

♦️ نگاشته‌های قرار گرفته در میان دو «لتِ» جلد کتاب (: مابین الدفتین) را گویند. پس واژه مصحف تنها به قرآن کریم اطلاق نمی گردد.

✅ نگارنده مصحف‌ِ فاطمه سلام الله علیها

♦️☑️ حضرت علی علیه السلام: وکان علی علیه السلام یکتب ذلک ...

♦️❎ ملائکه به گونه‌ای مکتوب برای حضرت زهرا علیها السلام آورده‌اند.

✅ املاکننده مصحف‌

1⃣ خداوند تبارک و تعالی

2⃣ ملَک

3⃣ جبرئیل

4⃣ رسول‌اللَّه(جبرئیل)

♦️ نتیجه: خداوند «مصحف» را به وسیله و یا به تعبیر دیگر به واسطه ملکی که همان جبرئیل باشد، املا کرده است و او بر علی علیه السلام املا نمود.

✅ محتوای مصحف‌

1⃣ مصحف فاطمه علیها السلام مشتمل بر قرآن نیست

2⃣ مصحف فاطمه علیها السلام مشتمل بر احکام نیست

3⃣ در این گفتگوها جبرئیل از پدر و جایگاهش و از آنچه درباره فرزندان آن حضرت در گذرگاه زمان اتفاق می‌افتد، سخن می‌گفت و گزارش می‌داد.

4⃣ رویدادهایی از آینده

5⃣ یادِ پیامبران و اوصیا

6⃣ یادکرد حاکمان

7⃣ وصیت فاطمه علیها السلام

✅ محل کنونونی مصحف

♦️ از نقل‌های فراوانی توان دریافت که مصحف فاطمه علیها السلام چونان میراثی در نزد امامان علیهم السلام می‌بوده است، و امامان علیهم السلام در هنگامه بدرود زندگی، مصحف را به امام بعدی تحویل می‌دادند.

💠 چند نکته مهم(جمع بندی)

1⃣ هیچ عالم و محدث و مفسر و فقیه شیعی، مصحف فاطمه را، مصحف قرآنی تلقی نکرده است.

2⃣ مصحف فاطمه علیها السلام هرگز مشتمل احکام شرعی و تفسیر آنها نبوده است.

3⃣ مصحف فاطمه علیها السلام املاء جبرئیل است برای فاطمه علیها السلام و خط علی علیه السلام.

لینک منبع

https://t.me/quranied/191

  • مرتضی رحیمی
۱۲
آذر


مصحف علی ابن ابیطالب علیه السلام



💠 مصحف علی ابن ابیطالب علیه السلام

✅ بنا بر قول ابن ندیم اولین مصحفی که پس از رحت رسول اکرم صلی الله علیه و آله گردآوری شد مصحف امیرالمومنین علی علیه السلام بود.

✅ حضرت پس از وفات رسول خدا سوگند یادکردند که ازخانه بیرون نروم مگر برای نمازجماعت تا آنگاه که جمع قرآن را به اتمام برسانم.

✅ به روایت یعقوبی حضرت بعد از آنکه کار مصحف را تمام کردند آنرا بار شتری نمودند و به مسجد آوردند و خطاب به مردم فرمودند بعد از ارتحال رسول اکرم تاکنون به جمع قرآن مشغول بوده ام و تمام آنچه به رسول خدا نازل شده است جمع آوری نموده ام، آیه ای نبوده است مگر آنکه رسول خدا بر من خوانده است و تفسیر و تأویل آنرا بر من آموخته است. مبادا فردا بگویید از آن غافل بوده ایم. 

✅ اما پس از تحویل مصحف بدلایلی مردم  آنرا نپذیرفتند وحضرت فرمود دیگر هرگز آنرا نخواهید دید.

💠 ویژگی های مصحف

✅ مطابق نظر برخی از محدثان و محققان شیعه مصحف امیرالمومنین علی علیه السلام به عنوان سپرده امامت و میراث امامت از امامی به امام دیگر منتقل میشود و هم اکنون در اختیار منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.

✅ به گفته ی بزرگانی همچون شیخ مفید رحمة الله علیه مصحف حضرت امیر علیه السلام براساس نزول سامان یافته بود یعنی مکّی برمدنی، ناسخ بر منسوخ مقدم بود و هر آیه بر اساس نزول در جای خود قرار داشته است.

✅ همچنین به گفته ی برخی دیگر از محققان همچون آیت الله خوئی صاحب کتاب البیان محصف حضرت افزودنی هایی داشته است که آن افزودنی ها تفسیر و تأویل آیاتی بوده است که حضرت امیر علیه السلام به املای رسول خدا (به بیان مبارکش) ثبت و ضبط میکردند.

✅ البته برخی محققان معاصر چون دکتر مهدوی راد به این باورند که مصحف حضرت درترتیب با مصحف فعلی فرقی ندارد بلکه آنچه را آن مصحف را ممتاز می ساخته است تفسیرها، تأویل ها و مصداق یابی ها میباشد.

✅ شاید دلیل اختلاف، برداشت ازگزارش های تاریخی باشد مثلاً ابن شهرآشوب مازندرانی از فردی به نام ابورافع این مطلب رانقل میکند که {فلما قبض النبی جلس علی فألفه علی ما انزله الله و کان به عالماً } هنگامی که رسول خدا ازدنیا رفتند امام علی علیه السلام نشستند و قرآن را تألیف کردند مطابق آنچه نازل شده بود...

لینک منبع

https://t.me/quranied/181

  • مرتضی رحیمی
۱۲
آذر

مصاحف صحابه

💠 مصحف:

✅ به معنای آنچه که در آن نوشته می شود.(لسان العرب)

✅ کتابٌ فی ما بین الفتین: مجموعه ای است که در میان دو جلد جمع شده باشد.(المفردات، راغب)

♦️ در این بخش به مصاحفی-از قرآن- که برخی از اصحاب چه در دوران رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نوشتند و چه بعد از آن اشاره می شود.

💠 مصحف ابن مسعود

براى ابن مسعود، تنها مصحف ایشان نامبرده شده و کتابى دیگر براى وى ذکر نشده است. 

1⃣ این مصحف 111 سوره دارد.

2⃣ سوره‏هاى «فاتحه» و معوّذتین (فلق و ناس) را نداشت.

♦️ ایشان سوره فاتحه را جزء قرآن مى‏دانست؛ اما معتقد بود چون مسلمانان در نمازهاى یومیه همیشه آن را مى‏خوانند، حفظ خواهد شد؛ از این رو به ثبت آن نیازى نیست؛ ولى دو سوره معوّذتین را از تعویذات (دعا و حرز) پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏دانست. 

3⃣ ترتیب سوره‌ها و بخشهای قرآنی

بدین صورت بود سبع طوال، مئین، مثانی، حوامیم، ممتحنات، مفصلات. 

4⃣ بنا به نقلی، سوره توبه در این مصحف با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع شده بود که البته این روایت نیز غیر قابل اعتبار می‌باشد.

5⃣ اختلاف قرائت‏(به نقل از تاریخ قرآن رامیار)

✅ اختلافات لهجه‏اى: بیشتر مربوط به تلفّظ کلمه و لهجه‏اى است که او به کار مى‏برده است. مثلا گاهى «حاء» را «عین» تلفّظ مى‏کرده، مثلا به جاى «حتّى» مى‏گفته: «عتّى» و یا «طلح» را «طلع» مى‏خوانده است. گاهى بر عکس بود. مثلا «اذا بعثر» را «اذا بحثر» مى‏گفت. در صورتیکه این دو تا، دو لغت متفاوتى هستند. عمیق را معیق، کافور را قافور و بقر را باقر تلفظ مى‏کرد و ...مى‏گویند وقتى عمر از مردى شنید که «حتّى» را «عتّى» مى‏گوید. از او پرسید از چه کسى چنین آموخته‏اى؟ او گفت:

از ابن مسعود. عمر کاغذى به ابن مسعود نوشت که خداوند قرآن را به لغت قریش نازل کرده، قرآن را بدین لغت آموزش ده، نه به لهجه هذیل.

✅ مترادفات: مثلا به جاى «اهدنا» در «أرشدنا»، به جاى «مشوافیه» در «مضوافیه»، به جاى «ادع لنا» در «سل لنا»مى‏گفت. مثل اینکه به کار بردن مترادفات را مجاز مى‏دانست و قرائت را آسان گرفته بود.اگر چه اینکار موجب شد تا بعدها مفسرین معانی برخی لغات را بفهمند ولى روشن است که یک چنین رویه‏اى اگر ادامه مى‏یافت به چه انحراف و فسادى مى‏انجامید. شاید ...

✅ زوائد تفسیرى: در مصحف ایشان، اضافاتى است که بسیارى از دانشمندان علوم قرآنى آن را نکات تفسیرى مى‏نامند، نه الفاظ قرآنى. از قرائت ایشان است: کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً [فاختلفوا] فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ ....(الدّر المنثور)

♦️ تعبیر به «اختلفوا» از اضافات تفسیرى ایشان است که مفهوم آیه و علت بعثت انبیا را روشن مى‏کند که چون مردم با هم اختلافات داشته‏اند، خداوند پیامبرانى را برانگیخت تا وحدت ایجاد کنند.

♦️ ایشان گفته است ما در عهد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله قرائت کردیم: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ [انّ علیّا مولى المؤمنین‏] ...(الدّر المنثور) تعبیر «انّ علیّا مولى المؤمنین» از اضافه‏هاى تفسیرى است، نه الفاظ قرآنى؛ یعنى در زمان رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله این‏گونه تفسیر مى‏شد.

💠 سرنوشت مصحف

♦️ از سرنوشت مصحف ابن مسعود اطلاع چندانی در دسترس نیست و فقط تاریخ گواهی می‌دهد که در جریان توحید المصاحف که عثمان با از بین بردن همه قرائتها در رسمیت بخشیدن به یک قرائت، سایر مصفحها را سوزانید یا با آب و سرکه شست تنها کسی که مصحقش را به فرستاده عثمان نداد و در مقابل در خواست عثمان ایستاد ابن مسعود بوده و اینکه در مورد نشر و رواج مصحف عبد اللّه، باید گفت با وجود اینکه پس از نشر مصحف عثمانى همه مصاحف جمع شد و با اینکه پس از اعتراض ابن مسعود، با مصحف وى‏ مبارزه شدیدى شد، باز هم این مصحف تا سالها بعد میان مردم رواجى داشته است. ظاهرا بیشتر از این اطلاعات دقیق و مستندی در دسترس نمی‌باشد که از این کار او نیز عثمان ناراحت شده بود هر چند که ظاهرا عثمان بعدا از بی احترامیش نسبت به ابن مسعود ناراحت شد و ابن مسعود نیز ظاهرا به یکی کردن قرائتها راضی شده بود.

💠 مصحف اُبَیّ بن کَعب

🌺 شخصیت شناسی

✅ لقب: «سیّد القرّاء»، کنیه: «ابو المنذر»، از بزرگان صحابه انصارى و از اصحاب عقبه ثانیه است. 

✅ پیش از اسلام از دانشمندان قوم یهود بود و بر کتب عهدین‏ مطّلع؛ مى‏خواند و مى‏نوشت. 

✅ پیش از زید بن ثابت اسلام آورده و قبل از او از نویسندگان وحى بود.

✅ پیامبر گرامى بدو فرمود: اى ابو منذر! دانش بر تو گوارا باد.

✅ بدو «سید المسلمین» هم گفته‏اند.

✅ جزء چهار نفرى است که پیامبر فرمود قرآن را از ایشان فرا بگیرید. و هم چنین درباره او فرمود: «أقرء امّتى»

✅ در مدینه فوت کرد. در سال مرگ او اختلاف است. از سال 19 تا سال 36 را گفته‏اند.

💠 ویژگی های مصحف وی

✅ مصحف وی دارای 115 سوره بود:

♦️ دو سوره به نامهاى خَلع و حَفد بیش از مصاحف دیگر دارد. این دو دعاى قنوتند و به گمان اینکه از سوره‏هاى قرآنى است، در قرآن درج شده است.

🔹 دعاى خلع: «بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انّا نستعین بک و نستغفرک و نثنى علیک الخیر و لانکفرک و نخلع و نترک من یفجرک».

🔹 دعاى حفد: «بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ایاک نعبد و لک نصلّى و نسجد و الیک نسعى و نحفد، نخشى عذابک و نرجو رحتمک ان عذابک بالکفار ملحق»

✅ ترتیب سوره‏هاى مصحف ابى بن کعب تقریبا هماهنگ با ترتیب مصحف ابن مسعود بود، جز آنکه سوره انفال را پس از سوره یونس و پیش از سوره برائت قرار داده بود و نیز در تقدیم و تأخیر برخى سوره‏ها با آن تفاوت داشت. تفاوت دیگرى که با مصحف ابن مسعود داشت، آنکه مشتمل بر سوره حمد و معوذتین بود.

✅ میان دو سوره فیل و قریش، بسم الله الرحمن الرحیم، نیامده و آن دو، یک سوره پنداشته شده است.

✅ در این مصحف ابتداى سوره زمر با «حم» شروع شده بود و در نتیجه حوامیم این مصحف به جاى هفت سوره، هشت سوره است‏.

✅ در مصحف وی گاهی برخى کلمات به مترادفهاى آنها تبدیل شده است: 

🔹 «قالُوا یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا» را به صورت «من هبّنا من مرقدنا» 

🔹«کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ ...» را به صورت «مرّوا فیه» یا «سعوا فیه» 

✅ و گاهی برخى کلمات براى توضیح و تفسیر آورده شده است: 

🔹«فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ [متتابعات‏] فِی الْحَجِّ ...» کلمه افزوده شده براى معلوم کردن سه روز روزه متوالى است.

🔹«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ [الى اجل مسمّى‏] فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ...» عبارت اضافه شده براى معلوم کردن این است که مقصود، نکاح متعه و انقطاعى است نه دائمى.

🔹 «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها [من نفسى فکیف اظهرکم علیها] لِتُجْزى‏ کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏».

💠 سرنوشت مصحف وی

1⃣ بر اساس برخی نقلها، در جریان یکی کردن مصحفها در زمان عثمان، مصحف ابیّ بن کعب به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفت

2⃣ در برخی از روایاتها این مصحف مانند سایر مصاحف به استثناء مصحف ابن مسعود، بعد از توحید المصاحف، سرنوشتش مانند سایر مصحفها یا سوزانده و یا نوشته‌هایش را بوسیله آب و سرکه جوشانده و محو نمودند. 

3⃣ تا اواخر قرن دوم این مصحف وجود داشته است. حتى به احتمال زیاد در دمشق رواج بیشترى داشته و تا اواخر قرن چهارم نمونه‏هائى از آن در بصره نیز یافت مى‏شده که اوراق آنها با هم فرق داشته است. ولى از آن به بعد دیگر سراغى از آن نداریم. در مورد اختلاف قرائت در آیات، مهمترین مأخذى که داریم تفاسیر معتبرى مثل البحر المحیط ابو حیان و جامع البیان طبرى و مجمع- البیان طبرسى و یا کتب قرائات است.(تاریخ قرآن رامیار)

📔 سالم‏

✅ وی یکى از چهار نفرى بود که به فرمان پیامبر قرآن را باید مى‏آموختند.

✅ ابن بریده: سالم نخستین کسى بود که قرآن را جمع کرد.

✅ سرانجام یکسالى پس از رسول خدا در یوم یمامه کشته شد.

✅ از مصحف او آگاهى درستى در دست نیست. آنچه گفته‏اند فقط در دو کلمه اختلاف است که یک چنین اختلافى را مصحف مستقلى نمى‏توان بشمار آورد.

📔 ابو زید

✅ مالک بن انس: قیس بن السکن قرآن را در زمان رسول خدا جمع کرد.

✅ جزء صاحبان مصاحف اولیه شناخته شده، اما قرائتى یا اختلافى با مصحف موجود از او باز نگفته‏اند.

📔 سعد بن عبید

✅ نخستین کسى است که نام «قارى» یافته.

✅ ابن حبیب: او نخستین جامع قرآن است.

✅ از مصحف و قرائتش چیزى باز نگفته‏اند. «3»

📔 معاذ بن جبل‏

✅ در مورد او و مصحفش گفته اند: او را هم دیدیم که قاضى یمن بود و بعد به شام مأمور شد و مصحفش در شام و حمص رواجى داشت. 

✅ از صحابه‏اى بود که در عهد نبى افتخار جمع قرآن را یافت.

✅ با اینکه زمان کوتاهى براى اشاعه مصحف او وجود داشت، ولى مصحفش همردیف مصاحف ابىّ و ابن مسعود ذکر شده.

✅ از مصحف او خبرى باز نگفته‏اند.

📔 امّ ورقه‏

✅ دختر عبد اللّه بن حارث، سیوطى مى‏گوید که قرآن را جمع کرده بود اما نشان دیگرى در دست نیست.

📔 مصحف ابو الدرداء

✅ او را هم از جامعان قرآن زمان رسول خدا گزارش کرده‏اند.

✅ از قرائتش و مصحفش و اختلاف با سایر مصاحف چیزى نگفته‏اند.

✅همینقدر مى‏توانیم حدس بزنیم که ظاهرا بر قرائت ابن کعب بوده است.

📔 مقداد بن اسود:

✅ ابن اثیر: مصحفش در حمص رواج داشته

✅ چیزى از مشخصات آن نگفته‏اند.

📔 ابو موسى اشعرى‏

✅ عبد اللّه بن قیس بن سلیم بن حضار بن حرب، صحابى از قبیله اشعرى از قحطان است.

✅ صدائى خوش داشت و در میان صحابه در تلاوت قرآن به خوش آوائى شهره بود.

✅ پیامبر به او مى‏فرمود: اى ابو موسى به تو آواى خوشى از مزامیر آل داود داده‏اند.

✅ ظاهرا او قرآن را از زمان نبى اکرم شروع به جمع آورى کرده، ولى در حکومت بصره است که مردم آن سامان مصحفش را رواج داده و بدان نام «لباب القلوب» نهاده‏اند.

✅ میان مصحف او و مصحف ابن مسعود، مردم کوفه و اهل بصره، رقابتى ایجاد شده بود. بین این دو مصحف اختلافاتى در قرائات وجود داشت که همان اختلافات حذیفة بن یمان را بر آن واداشت که پیشنهاد جمع قرآن و توحید مصاحف را به عثمان بدهد.

✅ درباره مصحف او، با اینکه ظاهرا سالها میان مردم بصره و یمن رواجى داشته، آگاهى‏هاى زیادى نداریم. از گزارشهاى ابن ابى داود، که در سه جا از او یاد شده، مى‏توان این استنباط را داشت که ابو موسى مصحف مستقلى داشته و مردم قرآن را بر آن قرائت مى‏کرده‏اند.

✅ مى‏گویند مصحف او مثل مصحف ابن کعب دو سوره (خلع و حفد) را هم اضافه داشته است.

✅ بعضى از منابع هم اشاره مى‏کنند که مصحفش آیه‏اى درباره حرص مردان «لو انّ لابن آدم وادیا ...» داشته است.

✅ در گزارشى مى‏گویند که ابو موسى سیصد نفر از قاریان را در بصره گرد آورده بود و در آن جمع گفته بود: سوره‏اى به طول و شدت توبه مى‏دانستم که حال از یاد برده‏ام و تنها همین آیه درباره حرص مردان را به خاطر مى‏آورم. حال آنکه مى‏دانیم این عبارات حدیثى است مسلّم و نه آیتى از قرآن. یا گفته: سوره‏اى شبیه مسبّحات مى‏دانسته که تنها یک جمله‏اش به خاطرش مانده:

 «یا ایها الذین آمنوا، لم تقولون ما لا تفعلون، فتکتب شهادة فى اعناقکم، فتسألون عنها یوم القیامة».

✅ یک موردش که به جاى لا یعقلون «لا یفقهون» مى‏خوانده ترک شده و 3 مورد دیگر (ابرهام به جاى ابراهیم، صوافى به جاى صوافّ و در من تلقاء به جاى و من قبله) در قرائات شاذ باقى مانده است.

📔 مصحف حفصه‏

✅ حفصه دختر عمر بن خطاب، صحابیه جلیله‏اى از زنان پیامبر اکرم که هجده سال پیش از هجرت در مکه بدنیا آمد.

✅ دختر عبد اللّه بن عبد شمس که از زنان صحابى فاضله بود به دستور پیامبر به حفصه کتابت آموخت.

✅ گویا هر چند مصحفى که ابو بکر گرد آورده بود و به عمر رسید، بعد نزد حفصه ماند. ولى جز آن مصحف، حفصه مصحفى هم براى خود داشته است.

✅ مردى به نام عمرو بن رافع (یا نافع) بنده آزاد شده عمر بن خطاب مى‏گوید: حفصه از من خواست که مصحفى براى او بنویسم. او به من گفت: چون به آیه «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» رسیدى ننویس تا چنانکه من از پیامبر شنیده‏ام بر تو املاء کنم. و او در این آیه پس از «وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏» افزود: «و صلوة- العصر». این ظاهرا مطابق قرائت ابن کعب و ابن عباس است.

✅ مى‏گویند عمر از دخترش پرسید که بر این مدّعاء دلیلى دارى؟ او گفت: نه. پس عمر گفت: به خدا که به شهادت یک زن بدون دلیلى دیگر، چیزى داخل قرآن نمى‏کنیم.

📔 زید بن ثابت‏

✅ وی جزء چهار نفرى بود که پیامبر فرموده بود قرآن را باید از ایشان آموخت و از شش نفرى بود که قرآن را جمع کرده بودند.

✅ در مورد قرائتش گفته‏اند که ابن عباس با همه جلالت قدر و پایه علمش، قرائتش را از وى فراگرفته بود.

✅حدیثى است که در آن آمده: کسى که بخواهد قرآن را چنانکه نازل شده تازه و پرطراوت قرائت کند باید که آنرا از ابن ام عبد (ابن مسعود) بشنود. این حدیث را عینا در مورد زید هم نقل کرده‏اند.

✅ گمان بیشتر بر این است که اگر زید مصحف خاصّى مى‏داشته اختلافش با مصحف کنونى بسیار اندک مى‏بوده است. گویا نسخه‏اى از این مصحف در قبه‏اى از حرم مقدس مکه بوده که ابن جبیر مى‏گوید: مردم آنرا زیارت مى‏کردند و مى‏گفتند دستخط زید است.

📔 عایشه‏

✅ آنچه ضبط شده چنین است که عایشه دخت ابو بکر و زوجه رسول خدا، قرائت قرآن را از شخص رسول اکرم آموخته است.

✅ خواندن را بعدها آموخته بود، اما نوشتن نمى‏دانست.

✅ در اینکه پیش از جمع زمان ابو بکر مصحفى داشته باشد جاى سخن بسیار است.

✅ در مورد مصحف او، همان چیزهائى را گفته‏اند که درباره مصحف ام سلمه و حفصه مى‏گویند.

✅ حمیده دختر ابو یونس، کنیز عایشه نیز نقل مى‏کند که هنگام رحلت عایشه در میان اثاث او مصحف وى را یافتم ...

✅ هیچیک از منقولات نشان نمى‏دهد که مصحف عایشه چیزى جز نسخه عثمان باشد. به هر حال 12 اختلاف در آیات در آن بازگفته‏اند که 13 موردش اختلاف نحوى است. 5 موردش هم با معنى نصّ موجود مخالفتى ندارد و 14 روایت هم از او در قرائت شاذّ آمده است.

✅ موارد مهم اختلاف یکى همان افزایش «صلاة العصر» در آیه سوره بقره است. دیگر افزودن «و الذین تصلون الصفوف الاعلى» بعد از «على النبى» است. در اعراب «صابئین» و «ان هذان» هم نظر خاصى داشته است. با یک چنین اختلافاتى به هیچ وجه او را داراى مصحفى خاص و مستقل و جدا از دیگران نمى‏توان شمرد.

📔 عقبة بن عامر

✅ از صحابه ای است که قرائت خود را از رسول خدا گرفته بود.

✅ گفته‏اند وی یکى از جمع کنندگان قرآن بوده و مصحفى خاصّ خود داشت و مصحفش تا قرن چهارم وجود داشته.

✅ از مصحف او شرح کاملى نداده‏اند. فقط گفته‏اند که به ترتیب مصاحف عثمانى نبوده، ولى به چه ترتیب بوده و چه اختلافاتى با سایر مصاحف داشته مسأله‏اى است که روشن نیست.

✅ در برابر ابن مسعود که معوّذتین را در مصحفش نداشت، او تأکید فراوانى داشت که این دو سوره از سوره‏هاى قرآنى است و خواندنش فضیلتى فراوان دارد.

✅ به تیراندازى علاقه زیادى داشت و «قوه» مذکور در آیه 60 سوره انفال را به تیر اندازى «رمى» تفسیر مى‏کرد، پس، اگر هم در ترتیب سوره‏ها اختلافى داشته، موارد این اختلاف روشن نیست.

📔 ام سلمه‏

✅ پس از فوت شوهرش ابو سلمه در سال چهارم هجرى زوجه رسول خدا شد.

✅ به جمال و عقل و رأى شهرتى داشت.

✅خواندن و نوشتن مى‏دانست و 378 حدیث از او نقل کرده‏اند.

✅ در مورد مصحفش، عبد اللّه بن رافع که بنده آزاد شده او بود که مى‏گفت:

 «از من خواست که مصحفى برایش بنویسم» و همان دستورى را که حفصه و عایشه در مورد افزودن «صلوة العصر» به آیه 238 بقره داده بودند.

✅ نام او جزء حاملان قرآن در عهد نبى آمده است.

✅ آنچه از اختلاف مصحفش گفته‏اند بسیار اندک است. چهار مورد اختلاف دارد که سه تایش از رسم عثمانى بیرون نیست و آن یکى دیگر هم همان بود که کاتب مصحفش گفته بود که آن هم با مصحف عثمانى مشترک در معنى است. پس این را هم مصحف مستقلى نمى‏توان شمرد.

📔 عبد اللّه بن عمرو

✅ صحابى مکى است.

✅ در زمان رسول خدا قرآن را جمع کرده بود و خور و خواب را فراموش کرده و به عبادت مى‏گذراند که رسول خدا او را از آن برحذر داشت.

✅ گفته‏اند زبان سریانى نیز مى‏دانست و کتب یهود و نصارا را نیز مى‏خواند.

✅ در مورد مصحف  او می گویند: حروفش با حروف مصاحف ما فرق داشت.

✅ مصحف عبد اللّه بن عمرو نه بر قرائت ابن مسعود بود و نه بر قرائت یاران ما.

✅ از این مصحف هم امروز خبرى در دست نیست و در تفاسیر فقط یک «فمرّت به را «فمارت به» از او نقل کرده‏اند.

📔 انس بن مالک‏

✅ کودک ده ساله‏اى بود که اسلام آورد و خدمت رسول خدا را پذیرفت.

✅ در بصره درگذشت.

✅ او در روایت از پیامبر یکى از مشهورترین شش تن است.

✅ مى‏گویند از کودکى کتابت مى‏دانسته اما در میان احادیث مختلف نامش جزء کاتبان وحى نیامده است.

✅ از مصحف او آگاهى کمى داریم، از 24 مورد اختلافى که صورت داده‏اند، 21 موردش مربوط به اعراب و شکل کلمه است و به هیچ وجه بیرون از معنى مصحف عثمانى نیست. از ترتیب سوره‏ها هم که در مصحف او چیزى نگفته‏اند.

💠 جمع بندی: مصاحف رایج زمان ابوبکر، گر چه بعضى شهرتى وافر داشته ‏اند، اما معروف‏تر و مشهورتر از همه همان سه مصحف على (علیه السلام) و ابن کعب و ابن مسعود است و دیگران خارج از آنها نبوده‏ اند.


لینک های این مطلب

https://t.me/quranied/155

https://t.me/quranied/162

https://t.me/quranied/167

https://t.me/quranied/174

  • مرتضی رحیمی