طرح ترجمه پیوسته و تفسیری قرآن
طرح ترجمه پیوسته و تفسیری قرآن
محمد خامه گر - محمد علی جعفری
یکی از دلایلی که موجب کماطلاعی نسل جوان از مفاهیم و معارف قرآنی شده، فقدان ترجمههای مناسب با فهم ودرک جوانان است و از آنجا که نخستین گام آشنائی نسل جوان با قرآن، ترجمههای موجود است، ارائه ترجمهای کهدر عین اتقان از جذابیت و شیرینیهای زبان پارسی نیز برخوردار باشد، ضروری است و نویسنده طی مقاله حاضرکوشیده به این سئوال پاسخ داده شود که چه ترجمهای برای حل این مشکل مفیدتر و کارگشاتر است؟!
از آغاز انتشار اسلام در سراسر جهان، نیاز مبرم به ترجمه و تفسیر قرآن برای تبلیغ اسلام و ترویج معارف قرآناحساس میشد. این نیاز روز افزون موجب شز تا از نخستین روزهای گسترش دامنه اسلام به سرزمینهای غیر عربی،گروهی از اصحاب پیامبراکرم(ص) دست به ترجمه قرآن بزنند که معروفترین آنها ترجمه سلمان فارسی است 1 ضرورت ارائه ترجمهای دقیق و روان از قرآن از یک سو و ترجمه ناپذیری قرآن از سوی دیگر، مترجمان وعلاقمندان به ترجمه قرآن را به تکاپوی یافتن راه حلی برای عرضه معارف قرآن در قالب ترجمه وا داشت. آنانمیدانستند که ترجمة صحیح و مطلوب، ترجمهای است که همة مفاهیم و مطالب متن اصلی را بیان کرده و از اینجهت با آن برابری کند. در حالیکه اگر تمام جن و انس جمع شوند تا چیزی مثل قرآن (به زبان عربی یا غیر عربی)ارائه دهند نخواهند توانست همچون قرآن، با عباراتی گویا و موجز و پر معنا مقاصد این کتاب آسمانی را بیان کنند. ازاین رو، به قول ایزوتسو، مترجم زبردست ژاپنی، آیات ترجمه شده حتی در بهترین صورت، چیزی جز معادلهایجزئی و ناقص نیست.2
از طرفی اگر همین ترجمههای ناقص هم نباشد، بسیاری از مردم غیر عرب از فهم مطالب قرآن بهکلی محروم خواهندبود. از این رو تلاش برای نگارش ترجمههای قرآن به اکثر زبانهای زنده دنیا از صدها سال پیش آغاز و اکنون هزارانترجمه که به روشهای متفاوت فراهم آمده در کتابخانههای معتبر دنیا نگهداری میشود.
در طول تاریخ، قرآن ترجمههای گوناگونی را به خود دیده که میتوان آنها را به هفت دسته تقسیم کرد.
1ـ ترجمه لغوی:
ترجمه لغات قرآن بدون جملهبندی. مانند ترجمه لسان التنزیل (ناشناس، قرن چهارم) وترجمة القرآن، علامه محقق میر سید شریف جرجانی (740 - 816).
2ـ ترجمه تحت اللفظی:
به این ترتیب که زیر هرکلمه ، کلمهای معادل آن به زبان فارسی نوشته شودبدونآنکه دستور زبان فارسی رعایت شود. مانند ترجمه طبری، ترجمه ابو الفتوح رازی و دهلوی و...
3ـ ترجمه حرفی ومعنوی (ترجمه امین):
این نوع ترجمه توسط عماد الدین ابو المظفر شاهپور عالمشافعی در اوایل نیمه دوم قرن پنجم هجری ابداع شد. وی کوشید تا نقصها و نارسائیها ترجمههای تحت اللفظیگذشته را با معادل سازیهای نسبتاً کاملتر و رساتر اصلاح و با ترجمه معانی و مفاهیم آیات و ترجمه تفسیری در کنارترجمه الفاظ همراه کند تا بدین وسیله «الفاظ پارسی معنای کامل و دقیق تازی را برساند» وی نام این ترجمه را تاجالتراجم فی التفسیر للاعاجم گذشت.
4ـ ترجمه ادبی:
این ترجمه که متأثر از ادبیات و عرفان خواجه عبداله انصاری است توسط ابو الفضل رشیدالدین میبدی در نیمه نخستین قرن ششم هجری مطرح و در تفسیر «کشف الاسرار و عدة الابرار» عرضه شد.
5ـ ترجمه منظوم:
برخی از شعرا مطالب اخلاقی و حکمتهای الهی قرآن را در قالب شعر در آوردهاند تاجذابیت قرآن که در ترجمهها از بین میرود تا حدودی در قالب نظم حفظ و تأثیرش افزون شود. شاعرانی مانند آغاشاعر قزلباش دهلوی به زبان اردو ، سید جعفر حسین استروی به زبان پشتو و امید مجد به زبان فارسی از این روشبرای ترجمه قرآن سود جستهاند.
6ـ ترجمه آوائی:
در این ترجمه، تکرار در ردیف همراه با سایهای از سجع دیده میشود و در ترجمه از نثرمسجع استفاده شده است تا قرابت بیشتری با سبک قرآن داشته باشد. مانند ترجمه نسفی به فارسی و ترجمهپروفسور آربری به انگلیسی و ترجمه تفسیر کاشف از بی آزار شیرازی.
7ـ ترجمه آزاد همراه با تفسیر کوتاه:
در این سبک مترجم خود را از قید ترجمه تحت اللفظی رهاساخته و به ترجمه مفهوم قرآن میپردازد و با حفظ معنای اولیه، آن را به زبان دوم بازگو میکند و خلاصه تفاسیر را لابلای ترجمه میگنجاند. از این دست میتوان به ترجمهی مرحوم الهی قمشهای و آیت الله یاسری اشاره کرد.
8 ـترجمه پیوسته و آوایی:
منظور از ترجمه پیوسته، ترجمهای است که مترجم در هنگام ترجمه، قرآن رایک واحد به هم پیوسته و یک مجموعه از هم ناگسسته بداند که قسمتی، قسمت دیگر را تفسیر میکند (انّ القرآنیُفسر بعضه بعض).
در روش نوین ترجمه پیوسته آوایی ،ضمن حفظ پیوستگی مطالب و خارج نشدن از سبک آوایی قرآن، با استفادهاز تفاسیر ارتباط آیات و معانی لغات آشکار شده و با بکارگیری کلمات مناسب و افزودن جملات تفسیری وتوضیحی در پرانتز و دستهبندی و ردیف کردن و تیترگذاری و استفاده از علائم و رموز جدید نگارش و یا توضیحبرخی مطالب لازم در پانویس ترجمه را هر چه بیشتر به متن اصلی قرآن نزدیکتر میکند.3
روش ترجمه پیوسته نخستین بار در ایران توسط دکتر عبدالکریم بی آزار شیرازی در تفسیر کاشف و کتاب قرآنناطق مطرح شد . وی در تفسیر خویش تلاش کرد تا ضمن ارائه ترجمهای روان از آیات قرآن با تیترهای مشخص ومرتبط، مفاهیم آیات را به یکدیگر پیوند زده و باتفسیر آیات فهم آنها را آسان کند. وی با این اقدام گام بلندی در زمینهآسانسازی درک مفاهیم قرآن برداشته است.
ترجمه پیوسته و تفسیری چیست ؟
با تکیه بر «نظریه وحدت موضوعی سورهها» و با استناد بر ساختار درختی هر سوره میتوان ترجمهای گویاتر وسهل الوصولتر از آنچه در تفسیر کاشف فراهم آمدهاست، تنظیم کرد. به کمک این روش در کمترین فرصت وبیشترین دقت به عمق معانی آیات قرآن دست مییابیم . زیرا ارتباط آیات را در متن ترجمه وارد کرده و آن را بهصورت یک متن پیوسته ارائه میدهد.
در این شیوه جدید مطالب هر سوره با جمله بندیهای کامل و روان به گونهای ترجمه میشود که خواننده هر سوره رابهشکل یک متن پیوسته احساس کرده و پایان یافتن آیه و شروع آیه دیگر را کاملاً به هم مرتبط ببیند. و در مجموع پساز خواندن یک سوره، با غرض اصلی سوره ارتباط برقرار کرده و اهداف و مقاصد سوره را به خوبی درک کند.
در این روش هیچگاه خواننده با جملات منقطع که نتیجه ترجمه گُسسته آیات قرآن است برخورد نمیکند. بلکه بامتنی پیوسته و یک دست (همچون سایر کتب موجود) مواجه میشود که درک معانی و مقاصد آن بسیار سهل و آساناست.به طور خلاصه این روش نوین اهداف زیر را دنبال میکند.
1ـ ساماندهی تلاشی مؤثر به منظور جلوگیری از مهجوریت قرآن در بیننسل جوان
2ـ حذف دافعههای زبانی ترجمه قرآن برای اکثر جوانانی که با زبان عربی اُنس ندارند
3ـ آسانسازی امکان دسترسی به مفاهیم قرآن در کمترین زمان (حد وسط بین ترجمه و تفسیر)
4ـ ایجاد جذابیتهای نوشتاری در ترجمه قرآن
به نظر میرسد که از سبکهای رایج، ترجمه پیوسته و تفسیری از گیرائی و تأثیر گذاری بیشتری در نسل جوانبرخوردار باشد. به خصوص که بر اساس این سبک، ترجمه قرآن با توضیحات و عبارات ربطی به شکل متنی متصلو یکپارچه در میآید .از این رو درک و فهم آن برای خوانندهای که به چنین سبکی در همة مکتوبات (اعم از کتابهایدرسی و غیر درسی) عادت کرده است آسانتر خواهد بود.
ترجمه پیشنهادی حاضر تحت عنوان «ترجمه پیوسته و تفسیری قرآن» از ویژگیهای زیر برخوردار است:
1 ـ تکیه بر نظریه «وحدت موضوعی سورهها»:
نظریه «وحدت موضوعی سورههای قرآن» از مباحثی است که در سالهای اخیر مورد توجه خاص قرآن پژوهان ومفسران قرار گرفته است. بر اساس این نظریه هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای سوره با فصلها ومقاصد فرعی قابل تفکیک است . هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند ذیلیک فصل قرار میگیرد. این فصلها در یک نکته اساسی که هدف و غرض اصلی سوره را تشکیل میدهد مشترکند. بنابر این لازمه طبیعی اعتقاد به وحدت موضوعی سورهها این است که به ارتباط ارگانیک و منطقی آیات با یکدیگرمعتقد باشیم بگونهای که بتوان در یک نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یک عنوان وموضوع اصلی متصل ساخت. در صورتی که بتوان نمودار درختی سوره را ترسیم کرد. بر اساس آن میتوان مفاهیمآیات را به یکدیگر متصل کرده و ترجمه پیوستهای را که حاکی از معانی لغات و مقاصد سوره باشد ارائه کرد.
2 ـ استناد به نظرات تفسیری علامه طباطبایی:
هر ترجمهای (بجز ترجمه تحت اللفظیو لغوی) برای درک معانی خاص لغات در آیات و جایگاه نحوی آنها درجمله و مفاهیم واقعی هر آیه نیازمند یک پشتوانه تفسیری است. از این رو، همة مترجمین قرآن یا مفسر بودهاند و یا باتکیه بر تفاسیر معتبر در وادی ترجمه گام نهادهاند.
تفسیر المیزان یکی از علمیترین و معتبرترین تفاسیر رایج در جامعه علمی مسلمانان است. دیدگاههایاجتماعی و فلسفی علامه طباطبائی با گشودن راهی جدید برای درک معانی قرآن ،زمینه ساز رویکرد و استقبال نسلجوان و دانشگاهی به قرآن و تفسیر بوده است.
به علاوه، علامه طباطبائی از معدود مفسران شیعی است که نظریه وحدت موضوعی سورهها را پذیرفته است. ویابتدای هر سوره با گشودن فصلی تحت عنوان «بیان» اهداف ومقاصد اصلی سوره را مطرح کرده است. در برخی مواردنیز به فصل بندی سورهها پرداخته است .به همین دلیل نیز این تفسیر مبنای ترجمه حاضر قرار گرفته است. در اینترجمه در موارد زیر از تفسیر گرانقدر المیزان بهرهگیری شده است.
1ـ کشف غرض سوره و ساختار نهائی آن (ارتباط آیات با یکدیگر و با غرض سوره)
2ـ تعیین معانی مفردات قرآن (لغات)
3ـ تجزیه و ترکیب آیات به عنوان پایه اصلی ترجمه
4ـ استخراج مفهوم تفسیری آیه و معانی کنایهای و استعارهای الفاظ (معنای نهائی آیه)
5 ـ ارائه توضیحات و نکات تفسیری در پاورقی و متن اصلی ترجمه
6ـ تعیین شأن نزولها و میزان اعتبار روایات تفسیری
بر این اساس، باید این ترجمه را «ترجمه پیوسته قرآن بر اساس تفسیر المیزان» نامید. گفتنی است با این روشمیتوان نظرات تفسیری علامه طباطبایی(ره) را به شکلی جذاب و آسان در اختیار نسل جوان قرار داد.
در مواردی که علامه طباطبائی از بیان یکی از موارد ششگانه فوق (به هر دلیلی) اجتناب کرده، نظرات نهائی باکمک سایر تفاسیر بهگونهای برگزیده میشود که تعارض مبنائی با نظرات علامه نداشته و قرائنی بر خلاف آن در تفسیرالمیزان مشاهده نگرد.
3 ـ رعایت امانت در ترجمه قرآن:
یکی از مبانی بنیادی ترجمة کتابهای مقدس آن است که در ترجمه، متن اصلی از افزودههای مترجم مشخصباشد. رعایت این اصل در کتاب اصیل و ریشهداری همچون قرآن که مستند به وحی الهی بوده و طهارت و پاکی آنبطور کامل حفظ شده، از اهمیت دو چندان برخوردار است. در ترجمه پیوستهتفسیری قرآن که به ناچار افزودنیها وجملات ربطی آن فراوان است، از دو طریق در حفظ امانت ترجمه دقت لازم به عمل میآید: نخست آنکه عبارات غیرقرآنی را به حدّ اقل کاهش داده و جز در موارد ضروری و آنهم با کمترین کلمات چیزی به اصل ترجمه افزوده نشود.دوم : ترجمه آیات با قلم و فونت متفاوتی از افزودههای مترجم ارائه شود.
البته تأکید این نکته ضروری است که در برخی موارد به منظور نشان دادن ربط آیات، شأن نزولها و مفاهیمتفسیری به ناچار عبارات افزوده شده از اصل متن بیشتر میشود اما در هر حال باید سعی کرد که چنین امری به مواردضروری و ناگزیر محدود شود.
4 ـ تنظیم فهرست مطالب در هر سوره:
یکی از اقدامات بایستهای که برای تسهیل ارتباط نسل جوان با قرآن و مفاهیم آن ضروری به نظر میرسد، تهیهفهرست مطالب برای هر سوره است؛ به گونهای که قاری قرآن قبل از مطالعه هر سوره نمایی کلی از مباحث را دریافتهو هدف و غرض اصلی سوره را درک کند. فهرست مطالب با ارائه اجمالی مباحث، خواننده را به خواندن سوره تشویقکرده و در او انگیزه درک نکات بیشتر رابوجود میآورد. به علاوه، وجود فهرستی از مطالب سورهها در انتهای قرآنکریم، امکان دستیبابی به موضوعات و مطالب مور دنیاز پژوهشگران را فراهم آورده و راهنمایی لازم رابه آنان ارائهمیدهد.
در این ترجمه که در پرتو نظریه وحدت موضوعی سورهها فراهم آمده و بر اساس ساختار کلی سوره تنظیم شده،فصلها و عناوین فرعی سوره به صورت (میان تیتر) در متن گنجانده شده و در ابتدای آیات مربوطه قرار داده میشودو متن ترجمه را به متون کلاسیک موجود نزدیک مینماید.
5 ـ رعایت آرایههای ادبی و اصول ویراستاری:
قرآن در شمار یکی از کتب ادبی، بلکه عالیترین متن ادبی است که همه اصول فصاحت و بلاغت در آن بطورکامل رعایت شده است، تا بدان پایه که هر کس کمترین آشنائی با ادبیات عرب داشته باشد، به اعجاز ادبی قرآناعتراف دارد بدون شک ترجمه چنین کتابی بدون توجه به آرایههای ادبی و زیبائیهای نگارشی ترجمهای ناقص ونارساست. از این رو در ترجمه حاضر سعی شده حتی الامکان طنین زیبا و بیان فاخر قرآن در قالب زبان شیرینفارسی انعکاس یابد و بانگارش متنی استوار ودر عین حال گویا و روان مقصود اصلی از ارائة چنین ترجمهای حاصلشود علاوه بر آن به اقتضای سخن از کلمات، عبارات، ضرب المثلها، کنایات و... که حلاوت و جذابیت سخن راباخود به ارمغان میآورد،استفاده شود. و بدین طریق متن ترجمه برای خواننده فارسی زبان هر چه بیشتر خواندنی ودارای کشش باشد .
همچنین رعایت اصول ویرایش واستفاده از علایم نقطه گذاری که خواندن و درک مقصود را آسان میکند نیز ازبایستههای این ترجمه است.
6 ـ افزودن پاورقیهای تفسیری:
به منظور ارائة نکات تفسیری و پاسخگویی به برخی از شبهات احتمالی در پاورقیِ ترجمه نکات و موارد ذیلافزوده میشود:
1ـ توضیحات ضروری که اضافه کردن آنها در متن آن را از حالت ترجمه خارج میکند.
2ـ اضافه کردن نکات تفسیری همچون مفهوم کید الهی در آیة ( ان کیدی متین ).
3ـ بیان دلائل انتخاب عبارت خاص در ترجمة آیاتی که مشتمل بر استعاره، کنایه، یا ضرب المثل است، مانندترجمة ( یومَ یکشفُ عن ساقٍ) به روز بسیار سخت.
ترجمه پیوسته و تفسیری سورة قلم
هدف سوره: اعلان شکست دیوانگان قدرت ،که میخواهند پیامبر خدا را با تهمت دیوانگی از چشم مردم بیندازند .
1- پیامبر و تهمت جنون
ن (نشانه است ؛نشانه ناتوانی دیگران از آوردن کتابی چون قرآن ؛نشانه نبوت پیامبر و نشانه ناکامی تهمت زنندگان )سوگند به قلمو حقیقتی که مینگارد1،دشمنان پیامبر و آنان که تهمت دیوانگی و گمراهی به او میزنند دروغگویانی هستند که سرانجام ناکامخواهند ماند. ای پیامبر!دیوانگی و گمراهی هرگز برازنده کسی مانند تو نیست ؛نشانه این سخن چهار چیز است:(یکم ) تو به مقامنبوت آراستهای و به برکت این نعمت که پرورگارت به تو داده است ،دیوانه و گمراه نیستی2 تو پیوسته از این نعمت بهرهمندخواهی بود و پاداشی که پروردگارت در برابر انجام این خدمت نصیب تو کرده، همیشگی است ، 3 پس این تهمت سزاوار تونیست.( دوم)خلق و خوی تو بسیار زیبا و دوست داشتنی است 4 و این خصال نیکو با حال گمراهان و دیوانهگان سازگاریندارد.(سوم ) زود است که اثر دعوتت آشکار شود و تو و آنان دریابید 5 که چه کسی دیوانه است6.(چهارم )گذشتهاز این نشانههایروشن ،کافران نه شایستهاند و نه میتوانند که دیوانه و گمراه را از غیر آن باز شناسند. تنها خدای تُست که گمراهان راهش راخیلی خوب میشناسد همان طور که از راه یافتگان بهتر از هر کس با خبراست .7به خیال خام خود، با این سخنان میخواهندچهره پاک تو را خراب کنند و برای این منظور به هر حیلهای دست میزنند . اما تو هرگز از کسانی که آیین تو را انکار میکنند پیرویمکن؛8 هدف اصلی آنها از این یاوهگوئیها آن است که تو را به سازش بکشانند. میخواهند که تودر برابرانحرافاتشان نرمش نشاندهی و سکوت کنی تا چه بسا آنان نیز از برخی اعتقادات خود دست بردارند 9 و از مخالفتهای خود بکاهند . و با این حیله تأثیردین تو را کمکم از بین ببرند و تو را به دنبال خود بکشانند.
2- شخصیت تهمت زنندگان
چگونه میتوان از این گروه که میخواهند با تهمت و حیلهگری دین تو را نابود کنند پیروی کرد؟ افرادی پست و سست رأی کهبه هیچ چیزی اعتقاد ندارند؛ واز همین رو آسان به مقدسات سوگند میخورند؛10 عیب جویان تفرقه افکنی که جلوی کار خیر رامیگیرند 11 و نمیگذارند حق به حقدار برسد؛تجاوز گر و گناهکارند12چنان که گناه عادت همیشگیشان شده است ؛درشت گویانِبی تیره وتباری 13 که در راه باطل به کینه توزی و دشمنی بر میخیزند.آیا به راستی به سخنِ چنین کسانی میتوان اعتماد کرد و به راهآنان رفت؟! میدانی چرا آنان چنین روش ناپسندی را در زندگی پیشه کردهاند؟ آنان به دارایی و توانایی خود فریفته شدهاند. 14 هماز این رو ست که دلایل روشن و آشکار هدایت را انکار میکنند و آنها را داستانهای خرافی گذشتگان مینامند.15
3- عاقبت شوم تهمت زنندگان
1/3)ذلت ابدی
همیشه اوضاع بدین منوال نخواهد ماند. خیلی زود بینی چنین کسی را به خاک میمالیم و بر خرطوم او علامتی میگذاریم16 تاخواریاش را همگان ببینند. آنان را نیز همانند باغداران نادانی که خود را بر اوج قدرت میدیدند به خاک مذلت مینشانیم. آنگاهخواهند دانست که زر و زور هیچ سودی به حالشان ندارد . (اما داستان باغداران) در شهر یمن مرد نیکوکار و ثروتمندی زندگیمیکرد که زمین و باغ بسیار داشت. او به هنگام برداشت محصول، نخست سهم مستمندان و بینوایان را میداد و سپس بقیه رامیفروخت . اما پس از مرگ وی ،فرزندانش تصمیم گرفتند که همه محصول را برای خود بردارند و چیزی به فقیران ندهند. چونهنگام درو فرارسید، با یکدیگر هم قسم شدند که بامدادان و پیش از آمدن فقرا، همه میوهها را بچیند17 و دانهای برجانگذارند.18 آنان با این قصد شوم به خواب رفتند. شبانگاه که در خواب خوش بودند عذابی بر سر باغ فرود آمد. 19 و آن را به تلیاز خاکستر بدل ساخت .20 چون پگاه شد یکدیگر را از خواب بیدار کردند21 و با خوشحالی بهم میگفتند اگر میخواهید میوهایبچینید برخیزید. و به سوی باغ روان شوید.22 آنگاه در حالی که آهسته و پنهانی با یکدیگر مشورت میکردند23 تصمیم گرفتندطوری وارد باغ شوند که بینوایان از ورود آنان با خبر نشوند.24 آنان در حالی که مصمم به انجام این کار بودند و خود را بر آنکاملاًتوانا میدیدند وارد باغ شدند.25 اما همین که باغ را به آن وضع مشاهده کردند دریافتند که در برابر عذاب الهی که باغ را نابودکرد چقدر ناتواناند. به خود آمدند و گفتند: ما چه گمراه بودیم26 که به خود وعده میدادیم که میوهها را بچینیم و چیزی به مستمندانندهیم! خود را توانا میپنداشتیم غافل از آنکه نه تنها گمراهیم بلکه از مواهب مادی هم محروم ماندهایم .27 در این هنگام یکی ازآنها که از بقیه داناتر بود گفت: آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمیگویید و او را از داشتن شریک منزه نمیدارید؟ 28 و چرا برقدرت خود و دیگر اسباب ظاهری اعتماد میکنید؟ آنها در پاسخ گفتند: راست است ؛ چه اشتباه بزرگی کردیم و به خدای خودستم روا داشتیم ؛ او را ناتوان فرض کردیم وبرای او شریک قائل شدیم .29 در حالی که خدای ما خدایی است پاک از هر عیب کهبا مشیت خود جهان را اداره میکند. پس به یکدیگر روی نمودند و خود را به خاطر ظلمی که مرتکب شده بودند ملامت کردند.30آنگاه باغداران ناله سر دادند : وای بر ما که ستمکار بودیم. 31امیدواریم که از پس این توبه و هوشیاری،پرودگار گناهان ماراببخشاید وباغی بهتر از این در اختیار ما قرار دهد؛ چراکه ما به سوی او روی آوردهایم و به ذات پاکش دل بستهایم.32آریعذاب دنیایی طغیانگران چنین است؛ عذابی هولانگیز و تلخ که در حال غرور بر آنان فرود میآید. اما عذاب آنان در آخرت کهبرخاسته از قهر خدا بر ایشان است از این هم دردناکتراست و هیچ کس تاب مقاومت در برابر آن را ندارد. این اندرزهارا بیانمیکنیم؛ شاید مشرکان متوجه شوند و از راه خویش باز گردند.33 اما برای تقوا پیشهگانی که ایمان داشتند پرورنده همه چیز وهمه کس خداست ، بهشت با نعمتهای فراوانش ـ بی کم وکاست ـ آماده است.34
2/3) عذاب حتمی مجرمان و نا برابری آنها با مسلمانان
اما مشرکان به جای آنکه از گناهان خود بازگردند؛ با ریشخند به مؤمنان میگویند: عذابی در کارنیست .اگر قیامتی هم باشد حال مابا شما یکسان است!آیا به راستی تصور میکنند که ما سرانجامِ مسلمانان پاکدل را با تبهکاران سیه دل یکسان قراردادهایم؟!35زهی خیال باطل! هیچ عقل سلیمی، چنین سخنی را باور نمیکند . چه خللی در فکر شما پیش آمدهاست که چنین حکممیکنید؟!36 اگر سخن شما پشتوانه عقلی ندارد ـ و خود میدانیدکه ندارد ـ، آیا یکیاز کتابهای آسمانی نزد شماست که در آنخواندهاید:37«پاداش و عذاب شما مشرکان بدانگونه است که خود دوست میدارید»؟!38 حال که نه خرد خردمندان ونه گفتارمردان الهی ـ هیچ یک ـ سخن و اندیشه شما را تأیید نمیکند،؛آیا عهد و پیمان استواری از ما گرفتهاید که تا قیامت معتبراست ومطابق آن با شما آن گونه که به سودتان است رفتار میکنیم ؟39
ای پیامبر از ایشان بپرس هنگامی که خدا چنین حکمینکردهاست ، کدام یک از انان تضمین میکند که صحنه گردان قیامتباشد و پاداش مجرمان ومؤمنان را یکسان قرار دهد؟40 و وقتی آنها خود ناتوانند، آیا معبودهای خیالی و بتهایی که شریک خداقرار دادهاند میتوانند با شفاعت یا دخالت خود سنت خدا را برهم بزنند و به نفع مجرمان حکم صادرکنند؟ اگر راست میگویند وچنین کسانی را سراغ دارند، آنها را به ماهم معرفی کنند!41اما مشرکان باید بدانند که نه پروردگار جهان شریک دارد و نه در آنروز(قیامت) این شریکهای خیالی شفاعتگر خواهند بود . تنها راه نجات آنهااین است که در این دنیا بندگی خدا را به جا آورده ودر مقابل او خاضع باشند . اگر امروز خدا را عبادت نکنند، در آن روز که بسیار سخت خواهد بود،از آنان میخواهند که در برابرخدا به سجده بیفتند و او را عبادت کنند تا از عذاب رهایی یابند. اما هر چه تلاش میکنند تا سجدهای بجای آورندنمیتوانند.سهل است ،42 چون در دنیا بخاطر تکبری که داشتند هیچگاه خدا را عبادت نکرده بودند. در آن حال چشمهایشان ازشرم به زیر میافتد و در حالی که قهر الهی همه وجود آنان را فرا گرفته است، کاری از ایشان ساخته نیست . به یاد روزی میافتندکه به بندگی خدا دعوت میشدند وتن و روانشان در سلامت بود امااز عبادت سر پیچیدند و تکبر ورزیدند.43 اینجاست که برگذشته خود افسوس میخورند.
عذاب املاء و استدارج(گام به گام در باتلاق )
شریکهای پوشالی نه تنهانمی توانند متکبران را از عذاب آخرت برهانند بلکه در جلوگیری از عذاب دنیایی آنها نیز عاجزند.پسکسانی را که قرآن و رسالت تو را تکذیب میکنند به من واگذار. دیری نمیگذرد که آنان را مرحله به مرحله ـ بی آنکه بدانند ـ بهسوی عذاب میرانیم تا جائی که شقاوت و بدبختیشان به نهایت برسد. این عذاب ـ به خلاف عذابهای معمول ـ از راه نعمتهایی است که به آنها دل بسته بودند و هیچ تصور نمیکردند مایه عذابشان گردد ؛44 به آنها مهلت میدهم تا بابهرهگیری ازنعمت ها درمیان گناه دست و پا بزنند .آری!اینچنین استوار چارة کارشان را میکنم.زیرا نقشة من محکمو خدشه ناپذیراست.45 5
تهمت زنندگان از عذاب آخرت گریزی ندارند، پس چرا با تو مخالفت میورزند وبهانه جویی میکنند؟ مگرپذیرش اسلام چه زیانی به آنان میرساند ؟ آیا تو از آنهادستمزد خواستهای که آنها از غرامت آن احساس سنگینی میکنند 46 و برایشانه خالی کردن از زیربار آن غرامت ، اسلام را نمیپذیرند وبه تو تهمت جنونمیزنند؟
به راستی آنان برای رهایی از عذاب چه اندیشیدهاند ؟ آیا از پشت پرده غیبآگاهند و قوانین خدایی (سنتهایالهی )جهان را آنطور که بخواهند رقممیزنند ؟47تا بتوانند سنت عذاب را به گونه دیگری بنگارند و خود را از عذاببرهانند و بدین سان خود را با مسلمانان یکسان کنند ؟
4)وظیفه پیامبردر برابرتهمت زنندگان
ای پیامبر! در برابر حکم پروردگارت ـ در به هلاکت کشاندن کافران از راهمهلت دادن و استدراج ـ شکیبایی کن و مانند یونس نباش .که برای کیفر قومش شتاب کرد . هنگامی که کاسه صبر یونس ازسرکشی و ظلمی که قومش روا میداشتند لبریز شد، رو به خدا کرد و در حالی که خشم گلویش را فشرده بود ،از خدابرای آنان درخواست عذاب کرد.48 اما قوم یونس توبه کردند بسوی خدا بازگشتند و او در شکم ماهی گرفتار آمد. واگر رحمت خدا به یاریشنمیشتافت ، در بیابانی بدون سرپناه و گیاه، از شکم ماهی بیرون افکنده میشد. در حالی که به خاطر درخواست عجولانهاشبرای عذاب قوم خود ،مورد مذمت هم میبود.49 اما پروردگارش توبه او راپذیرفت ؛او را برگزید، و از صالحان قرار داد.50
5) سیمای شکست خورده تهمت زنندگان
تهمت زنندگان مشرک چون پیروزی تو را نظاره میکنند و خود را در جلوگیری از آن ناتوان مییابند، از درد به خود میپیچند .آنان وقتی آوای دلنشین قرآن را میشنوند، با دیدگانی سرشار از کینه و خشم به تو مینگرند، چنانکه میخواهند با چشمزخمخود تو را هلاک سازند. و چون از همه جا درمانده شدهاند، میگویند پیامبر دیوانه است.51 و قرآن را شیطان و جن براوخواندهاند؛در حالیکه قرآن سخنی است حکیمانه که خداوند برای پند آموزی جهانیان فرو فرستاده است52.
پی نوشت ها:
1- (دائره المعارف نوین اسلام / دکتر پیرمن )
2- ساختمان معانی مفاهیم اخلاقی ، دینی در قرآن / ص 2 .
3- انواع ترجمه و توضیحات مربوطه از کتاب قرآن ناطق اثر حجت الاسلام دکتر عبدالکریم بی آزار شیرازی تلخیص شده است .
4- تعبیر کشف از ساق ( یوم یکشف عن ساق ) برای بیان اوج سختی و اندوه است . زیرا به هنگام مصیبت و سختی و در حوادثی همچون سیل و زلزله شلوار را بالا کشیده و کمر را میبندند .
5- حیله گری خداوند و کشاندن مشرکان به سوی عذاب اشاره به یک سنت الهی است . خداوند کسانی را که به مال و ثروت دنیوی مغرور میگرداند با همان مال عذاب میکند . و با دادن نعمت های پی در پی ، غرور آنها را بیشتر و توفیق توبه را از آنها سلب میکند .
6- غیب جائی است که قضا و قدر همه امور هستی از آنجا تدبیر میشود و از آنجا همه امور با اندازه گیری محدود نازل میگردد و سپس در دنیا ظاهر میشود .
7- منظور از صاحب حوت یا همراه ماهی ، حضرت یونس است .
8- مراد از لاق به ابصار چشم زده است که نوعی از تاثیرات نفسانی است و دلیل عقلی بر نفی آن نداریم بلکه هم تجربه و هم روایات ان را تایید میکند و یک عقیده خرافی نیست .