ترجمه قرآن به فارسی (1)
ترجمه قرآن به فارسی (1)
محمد خامه گر
زبان فارسى دومین زبان جهان اسلام و نخستین زبانى است که قرآن بدان ترجمه شده است. ازشواهد و روایات تاریخى چنین به نظر مىرسد که سابقه ترجمه قران به زبان فارسى به زمان پیامبر اسلام بازمى گردد . تا کنون بیش از هزار بار قران کریم به زبان فارسى ترجمه شده است از این رو زبان فارسى این افتخار را دارد از بین یکصد و شش زبان زنده دنیا که قرآن به آنها ترجمه شده است[1] نخستین و بیشترین ترجمه قران را به نام خود ثبت کند.
با توجه به آمار ترجمههاى فارسى قرآن مىتوان گفت: از زمان نزول قران ، به طور متوسط هر سال یک بار قرآن به زبان فارسى ترجمه شده است. ایرانیان به واسطه ترجمههاى فارسى قرآن آشنایى گستردهاى با پیام الهى یافتند و بسیارى از واژههاى دینى و حِکمى فارسى نیز با بروز در این ترجمهها از زوال و فراموشى در امان ماند.
ترجمه قرآن به فارسی نه تنها از جهت تعداد و سابقه نگارش، بلکه از لحاظ تنوع در روشها و سبک های ترجمه نیز در میان سایر زبانها بی نظیر است. در زبان فارسی قرآن بارها به روش تحت اللفظی، معادل، معنایی، آزاد و ارتباطی ترجمه شده است. وبه سبک های گوناگون مانند آهنگین، منظوم، دو زبانه، همراه پا پاورقی های تفسیری و غیره ارائه شده است. این همه نشان توجه و استقبال ویژه ایرانیان و فارسی زبانان به این کتاب آسمانی دارد. از این رو مترجمان قرآن متناسب با گرایش ها، سلیقه ها، و سطوح مختلف علمی به ترجمه قرآن پرداخته اند.
1. پیشینه ترجمه قران به زبان فارسی
ترجمه قرآن ابتدا با احتیاط فوق العاده و صدور حکم به حرمت آن مواجه شد اما این دوران دیرى نپایید. گرایش به حرمت ترجمه از بیم آن بود که مبادا به هنگام انتقال دادن معانى قرآن از زبان عربى به زبانى دیگر، بخشى از معانى در جریان انتقال از دست برود، و یا حالت عام و پر احتمال الفاظ و عبارات به تنگنا گراید. یا در نقل مقصود خلل و اشتباهى رخ دهد و خواننده از فیض آن همه زیبایىهاى اصل عربى محروم ماند.[2] پس از طى شدن این مرحله، ترجمههاى بسیارى از قرآن توسط مفسران و قرآن پژوهان ارائه شد.
نخستین ترجمه قرآن کریم شناحته شده به زبان فارسى، مربوط به قرن سوم یا چهارم هجری است اما این سخن که تا سده سوم یا چهارم هجرى هیچ ترجمهاى از قرآن به زبان فارسى وجود نداشته است نمىتواند صحیح باشد .زیرا مردمی که تشنه آگاهی از دین نو و فهم معانی قرآنی بوده اند و بیشتر آنان هم زبان عربی را نمی دانستند می بایست ترجمه یا ترجمه هایی از قرآن در دست داشته باشند .[3].از این رو باید گفت تاریخ نخستین ترجمه قران به زبان فارسى بدرستى روشن نیست و پیش از ترجمههاى کامل و رسمى قرآن، ترجمه گونه هایى پراکنده و غیر رسمى از بخش بخش قرآن در میان ایرانیان رواج داشته است.
نخستین سند تاریخى مکتوب در این رابطه نامههاى پیامبر اکرم (ص) به زمامداران کشورهاى دیگر از جمله ایران است که در آن، آیات قرآن توسط سفیران و فرستادگان نبى اکرم ترجمه شده است.
دومین شاهد تاریخى، ترجمه سلمان فارسى از قران است. گرچه برخی ادعا کرده اند که سلمان فارسی تمام قرآن را در زمان پیامبر اکرم[4] یا در زمان خلفاى راشدین[5] به فارسى ترجمه کرده است اما براین مدعا دلیلى ارائه نشده است. آنچه شهرت بیشترى دارد این است که سلمان سوره حمد را به در خواست ایرانیان به فارسى ترجمه کرد و آنان تا زمانى که زبانشان به عربى عادت کند در نماز از این ترجمه استفاده مىکردند.[6] اما معلوم نیست اگر تلفظ عبارات عربى بر آنها دشوار بوده است چرا ترجمه همه نماز را از سلمان درخواست نکردند؟ به هرحال آنچه از ترجمه سلمان باقى مانده است ترجمه بسمله است به این عبارت: «به نام یزدان بخشاینده»[7]
به گفته برخى مورخان، اشاراتى نیز در نگارشها و آثار پیشینیان آمده است که فارسى زبانان پیش از سده چهارم نیز به ترجمه قرآن پرداختهاند چنانکه آوردهاند که موسى بن سیار اسوارى (م 255 ق) قرآن را به فارسى تفسیر مىکرد.[8]
آنگونه که مشهور است نخستین ترجمه موجود و کامل از قرآن به زبان فارسی در نیمه اول قرن چهارم هجری به دست گروهی از علمای ماوراء النهر انجام گرفت این ترجمه " ترجمه تفسیر طبری " یا" ترجمه رسمی "[9] نامیده می شود .اما برخی از ترجمه پژوهان احتمال داده اند کهنترین ترجمه کشف شده از قرآن کریم به زبان فارسى را بتوان ترجمه " قرآن قدس " که به قرائن زبان شناسی وسبک شناسی زمان کتابت آن بین سالهاى 250 تا 350 قمرى است به شمار آورد.[10] از طرفی دکترپیرسن احتمال مىدهد که ترجمه معروف به "کمبریج" متأخرتر از ترجمه تفسیر طبرى نباشد.[11] یا استورى در کتاب خود، مدعى نسخههاى خطى قدیمىترى از ترجمه طبرى است.[12] همچنین در واتیکان ترجمه ای فارسى از قرآن موجود است و احتمالاً قدیمىتر از ترجمه طبرى است.[13] بعضى نیز ترجمه سورآبادى و تاج التراجم اسفراینى را همزمان یا قدیمىتر از ترجمه طبرى نامیدهاند.[14]
2. روشهاى ترجمه قران به فارسى
ترجمه قرآن در دوران هزار و دویست ساله خود سیرى تکاملى را طى نموده و به روشهای مختلف ارائه شده است. مقصود از روش مؤلفه های تأثیر گذار در فرآیند ترجمه است؛ مثل نوع گزینش و چینش واژه ها و جمله ها که نتیجه آن، گونه خاصی از ترجمه را به وجود می آورد.[15] در طول تاریخ ترجمه قرآن اندک اندک مترجمان عناصر و مؤلفههاى جدیدى بر آن افزودند و ترجمههاى خود را غنىتر و جذابتر نمودند و به این ترتیب روشهاى گوناگونى از ترجمه قرآن را پدید آوردند. ترجمه های فارسی قران به روش های: تحت اللفظی ، معادل ، محتوایی (معنایی) ، آزاد و تفسیری و ساختاری (ارتباطی) ارائه شده اند .
1/2 . ترجمه تحت اللفظی
بیشتر ترجمههاى کهن و برخى از ترجمههاى جدید به شکل تحت اللفظى است. در این روش که بیش از هزار سال رایج ترین روش ترجمه قرآن بود تنها به عنصر معادل یابى اهمیت داده مىشد و مترجمان مىکوشیدند با دقت و احتیاط کلمات و واژههاى مناسبى براى آیات قرآن بیابند. در این نوع ترجمه ، مترجمان بدون توجه به ساختار جمله یا تنها به ترجمه لفظ به لفظ و معادل یابى و ترجمه کلمات مىپرداختند، و یا در نهایت واژگان فارسی را در ساختار زبان عربی می ریختند و به عنوان ترجمه قرآن ارائه می داند . پایبندی بیش از اندازه مترجم به زبان در این روش، به انجام متن مقصد آسیب می رساند و این امر موجب مىشد که خواننده از درک ارتباط کلمات و جملهها با هم عاجز ماند و معناى آیه را به خوبى درک نکند.
حدود هزار نمونه از این گونه ترجمه به زبان فارسى وجود دارد. حدود دو دهه پیش از سوى مؤسسه انتشارات آستان قدس رضوى فهرست 326 نسخه از آنها در مجموعهاى معرفى شد.[16] و سپس فهرستگان نسخههاى خطى ترجمههاى فارسى قرآن کریم که مشتمل بر 895 نسخه خطی (بدون تکرار ) ترجمه قرآن بود از طرف مرکز ترجمه قرآن به چاپ رسید.[17]
بىشک در بقاى یک هزار ساله ترجمه تحت اللفظى با همه کاستىهایش، رمز و رازى نهفته است که بیش از هر چیز باید به ترس از خدشهدار شدن حریم قرآن[18] اشاره کرد. گرچه برخى محققان "نداشتن نظریههاى زبانى در باب ترجمه" را نیز از جمله دلایل این امر برشمردهاند.[19] اما با توجه به قوت و توانائى علمی مترجمان قرآن کریم و همچنین با عنایت به اینکه ترجمه سایر متون و کتب غیر قرآنى در این دوره از روش ترجمه تحت اللفظى پیروى ننموده است مىتوان گفت دلیل نخست تنها دلیل پذیرفتنى در این باب است.
توجه به این نکته پیش از شمارش مهمترین ترجمههاى تحت اللفظى در خور ذکر است که ترجمههاى کهن هرچند از نظر قالب و ساختار کلام تحت اللفظى هستند اما بیشتر آنها از دقت و استحکام برخوردارند. این امر نشانگر آن است که مترجمان آنها با کمال دقت و احتیاط و با ژرفنگرى خاصى دست به ترجمه قرآن زدهاند و تلاش آنها بر این بوده است که از هیچ واژه و حرفى از قرآن در ترجمه فروگذار نکنند و آن را به عنوان حفظ امانت، در ترجمه خودمنعکس سازند.[20]
اکنون با رعایت ترتیب تاریخی، به مهم ترین ترجمه های تحت اللفظی قرآن - که بیشتر آنها از ترجمه های کهن است - اشاره می کنیم .
پاورقی :
[1] - براساس آخرین آمار ارائه شده از قران های مترجم موجود در مرکز ترجمه قران به زبان های خارجی
[2] - دانشنامه جهان اسلام ، ج 2 ص 80
[3] - مقدمه قران قدس،ص23
[4] - المبسوط ، سرخسی ، ج 1، ص37 وی نقل می کند که سلمان فارسی از مصطفی (ص) دستوری خواست تا قرآن را به پارسی به قوم خویش نویسد .وی دستوری داد ، چنین گفتند که وی قران نوشت و پارسی آن در زیر آن بنوشت.
[5] - قرآن ناطق ج 1 ص
[6] - تاج التراجم ، ج 1 ، ص 8
[7] - المبسوط ، ج 1، ص37
[8] - البیان و التبیان ، ج 1 ، ص 139
[9] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص 25
[10] - نوترین گنج در کهن ترین گنجینه ، بینات ، شماره 4 ، زمستان 1373
[11] - ترجمههاى موجود قرآن کریم، مجله تحقیقات اسلامى، سال اول، شماره 9، ص 2
[12] - ادبیات فارسى بر مبناى تألیف استورى، ج 1، ص 278
[13] - همان ص 2
[14] - دائرة المعارف فارسى،ج 2، ص 2033
[15] - یادگارنامه فیض الاسلام، محمد علی رضایی اصفهانی، ص 274.
[16] - فهرست نسخ خطى قرآنهاى مترجم کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى، محمد آصف فکرت، ج 1، مشهد مقدس، آستان قدس رضوى ،1363
[17] - فهرستگان نسخههاى خطى ترجمههاى فارسى قرآن کریم،علی صدرایی خویی، با همکاری سید هاشم شهرستانی و محمد ترابیان فردوسی، چاپ اول، قم مرکز ترجمه قران مجید به زبانهای خارجی ، 1383
[18] - خرمشاهی ، بهاء الدین ، مقدمه ترجمه قرآن گرمارودی ، ص 659
[19] - خرمشاهی ، بهاء الدین ، همان ، ص 658
[20] - انصارى،محمد علی ، نگرشى بر سیر ترجمههاى قرآن به فارسی، ترجمان وحى، ش 11 ، ص 27